بازگشت

چينش جمله بايد طبيعي باشد


قـاعـده آن اسـت كـه هر جمله داراي ترتيب طبيعي و چينشِ دستوري باشد، يعني اركان با اين نظم كنار هم قرار گيرند:

فاعل به اضافه فعل لازم [در جمله فعلي با فعل لازم].

فاعل به اضافه مفعول به اضافه فعل متعدّي [در جمله فعلي با فعل متعدّي].

مسندٌاليه به اضافه مسند به اضافه فعل ربطي [در جمله اِسنادي].

اجزا نيز به تناسبِ معنا، پس از ركن اول يا دوم و گاه در آغاز جمله قرار مي گيرند. چنين جمله اي را (جـمـله مـستقيم) مي نامند. با اين حال، گاه ناديده گرفتن نظم دستوري جمله داراي مزيّتي اسـت؛ مـثلاً آن را روان تر يا آهنگين تر مي سازد يا با ويژگي هاي سَبكي سازگارتر است. چنين جمله اي را (جمله غير مستقيم) مي گويند. مثال:

(ويـل وادي اي اسـت انـدر دوزخ؛ فـرو شـود كـافـر بـدو نـگـونـسـار، چهل سال پيش از آن كه برسد به پايان او.) [(بخشي از تفسيري كهن)، ص 4].

فـرامـوش نـكـنيم كه تنها نويسندگان بسيار خوش ذوق يا صاحب سَبْك مي توانند از جمله غير مـسـتـقـيـم استفاده كنند. از اين رو، اصولاً در استفاده از چنين جمله اي اِمساك ورزيم. ضمناً در مقالات دائرة المعارفي، اصل را بايد (بهره گيري از جملات مستقيم) بدانيم.