بازگشت

پرهيز از زبان عاطفي و شاعرانه


از ويژگي هاي مهمّ زبان دائرة المعارف، پرهيز از كاربرد هرگونه تعبير، واژه، اصطلاح،و سـاخـتار شاعرانه است. كاربرد اين اجزاي شاعرانه سبب مي شود كه نثر مقاله از يكدستي و هـمـاهـنـگـي و رواني دور گردد و اين اصل اساسي دائرة المعارف نويسي ناديده گرفته شود: (هـمـه چـيـز در خدمت ارائه اطّلاعات روشن و جامع). روشن است كه اين عيب، همچنين موجب مي شود سـبك و سياق يك مقاله با حال و هواي مجموع دائرة المعارف ناسازگار گردد و همچون وصله اي نـامـناسب جلوه كند. البتّه اين، به معناي بهره نبردن از استعاره و مجاز و تشبيه و كنايه نيست؛سخن بر سر چگونگي كاربرد آن هاست.

مـثـال: در كـاربـرد دسـتـه اوّل تـوصـيه مي شود و نه دسته دوم كه مخصوص فضاي عاطفي و شاعرانه اند. سومين مورد مُجاز، خود، مَجازي است:

ـ مـُجـــــاز ـ غـيـر مـُجـــــاز 1 ـ مردن ـ در گذشتن ـ رخ در نقاب خاك كشيدن 2 ـ به مطلوب رسيدن ـ كـامـيـاب گـشـتـن ـ شـاهـد مـراد را در آغـوش گـرفـتـن 3 ـ بـه كـسـي عـلاقـه داشـتـن ـ دل بـسـتـن بـه كـسـي ـ دل در گـرو مـهـر كـسـي داشـتـن