بازگشت

حكم شرعي خوردن و استشفاء


الحمد لله رب العالمين، و الصلاة و السلام علي سيدنا محمد خاتم النبيين، المبعوث علي الخلائق اجمعين، الذي كان نبيا و آدم بين الماء و الطين، [1] وعلي آله الطيبين الطاهرين واللعن الدائم علي اعدائهم الي يوم الدين.

و بعد فهذه الرسالة الشريفة المسماة ب (تحفة الطالبين)، في بعض احكام الدين، و حرمة اكل الطين، علي اليقين، و جواز اكل تربة الحسين الشهيد، ابن اميرالمؤمنين و سيد الوصيين، و سبط سيد المرسلين، صلوات الله عليهم اجمعين، و ذلك لمن استشفي بها من المتقين من مؤلفات العبد الفاني السيد فضل الله الحسيني الكاشاني (امامت) نجل السيد الجليل آقا سيد فخر الدين دام ظله.


سؤال: خوردن خاك و گل و حكمش چيست؟

جواب: علاوه بر ضرر و زيان داشتن آن، بر تن و جان انسان، شرعا حرام است.

سؤال: حرمت اكل طين [2] بين علماء مسلمين اتفاقي است؟ يا اختلافي؟

جواب: ظاهرا بين علماء اماميه از فرق مسلمين اختلافي در حرمت آن در نظر نيست. [3] .

سؤال: جميع اقسام خاك و گل حرام است؟ يا استثنائي هم در كار هست؟

جواب: بعض از اقسام آن، در بعضي از موارد، از اين حكم خارج است.

سؤال: اقسامي كه از اين حكم خارج شده، كدام است؟ و مواردش كجاست؟

جواب: آنچه از روايات و اخبار، و فتاوي و كلمات فقهاء اخيار، از عبارات كتب فقهيه، و رسائل عمليه، استفاده شده، خوردن كمي از تربت حضرت سيد الشهداء - ارواح العالمين له الفداء -، براي شفاء جائز


است، بلا اشكال.

سؤال: خوردن تربت خامس اصحاب كسا، براي شفاء از روي اخلاص و صفا، تا چه مقدار تجويز شده.؟

جواب: بعضي به مقدار نخود تجويز كرده اند و مشهور است، ولي احوط آن است كه زياده از مقدار عدس خورده نشود.

سؤال: هرگاه كسي به قصد تبرك بخورد، نه براي شفاء و استشفاء چه صورتي دارد؟

جواب: حكم به جواز مشكل است، اگر چه از بعضي نقل شده ولي احوط ترك است.

سؤال: استشفاء يا تبرك به تربت مقدسه، بدون اكل چه حكمي دارد؟

جواب: ضرري ندارد، و مانعي در نظر نيست.

سؤال: خاك قبر مطهر حضرت رسول صلي الله عليه و آله و ساير حضرات معصومين - صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين -، با تربت مقدسه ابي عبدالله الحسين - سلام الله عليه - حكمش يكي است؟ يا فرق دارد؟

جواب: در جواز استشفاء و تبرك بدون اكل ظاهرا فرقي نيست، ولي در جواز اكل، براي استشفاء تفاوت دارد، و اين حكم از مختصات تربت مقدسه حضرت امام حسين عليه السلام است، و ظاهر آن است، كه هيچ يك از حضرات معصومين - سلام الله عليهم اجمعين - با آن حضرت شركت


ندارند.

سؤال: حكم جواز اكل، به قصد شفاء كه از مختصات تربت مقدسه امام حسين عليه السلام است مسلم، آيا خصوصيات ديگر هم در اين خاك مطهر هست كه در خاك هاي ديگر نيست؟

جواب: شبهه اي نيست، كه خصوصيات ديگر هم دارد، كه هر يك در جاي خودش به تفصيل ذكر شده، مرحوم محدث قمي - نور الله تربته، و رفع في الجنان رتبته -، در كتاب مفاتيح، پس از ذكر بعض اخبار تربت مي نويسد:

«مؤلف گويد: كه فوائد تربت شريفه آن حضرت بسيار است، از جمله آنكه، مستحب است با ميت در قبر گذاشتن، و كفن را به آن نوشتن، و ديگر سجده كردن بر آن است كه سجده برآن هفت حجاب را مي درد، (يعني باعث قبولي نماز مي شود كه به آسمانها بالا مي رود)، و ديگر تسبيح از تربت آن حضرت ساختن و به آن تسبيح ذكر كردن و در دست داشتن است كه فضيلت عظيم دارد». تا اينجا عبارت كتاب مفاتيح بود، به عين [عبارت] نقل شد. [4] .

سؤال: تسبيح پخته كه از كربلاي معلا مي آورند، و زوار اظهار مي كنند،


كه از خاك مطهر آن حضرت است، آيا فضيلتي برايش ثابت است يا خير؟

جواب: هرگاه معلوم باشد كه از خاك مطهر آن حضرت است همان فضيلت برايش ثابت است، در كتاب معتبر از حضرت صادق عليه السلام است، هر كه بگرداند سنگهائي را كه از تربت امام حسين عليه السلام مي سازند، (يعني تسبيح پخته)، پس يك بار استغفار كند، هفتاد استغفار براي او نوشته مي شود، و اگر تسبيحي را در دست نگاه دارد، و تسبيح نگويد، به عدد هر حبه هفت مرتبه براي او نوشته مي شود. و در بحار است «روي عن الصادق عليه السلام: من ادار الحجير من تربة الحسين فاستغفر مرة واحدة كتب الله له سبعين مرة و ان مسك السبحة و لم يسبح بها ففي كل حبة منها سبع مرات».

سؤال: خوردن گل ارمني، و گل داغستان، كه بعضي مي خورند حكمش چيست؟

جواب: بعضي از علماء براي معالجه تجويز كرده اند، [5] ولي حقير به دليل محكمي واقف نشده ام، احوط ترك است، مگر در صورت اضطرار و علاج با انحصار.


سؤال: گل ارمني و گل داغستان چه خصوصيتي دارد، كه از مطلق گل حكمش را جدا كرده اند؟

جواب: راجع به گل ارمني در يك حديث ديده ام، كه خلاصه آن حديث اين است، كه گل ارمني از گل قبر ذي القرنين است، ولي از آن حديث، جواز اكل معلوم نمي شود، و آن حديث در بحار مذكور است، به اين عبارت «سئل جعفر بن محمد عليه السلام عن الطين الارمني يؤخذ [منه] للكسير، [و المبطلون] أيحل أخذه؟

قال: لا بأس به، أما أنه من طين قبر ذي القرنين، و طين قبر الحسين بن علي عليهماالسلام خير منه. [6] «

در جواهر [7] و مستند [8] و رياض نيز اين حديث مذكور است.

سؤال: كلمه ارمني چه كلمه اي است و منسوب است به كجا؟

جواب: موافق آنچه در كتب لغت مي نويسد، ارمني منسوب است به شهري كه در روم ست، كه او را ارمينيه مي گويند و ارمينيه، (به كسر همزه، و سكون راء مهمله، و ميم مكسوره، و ياء ساكنه و نون مكسوره و ياء مفتوحه و در آخر تاء تأنيث)، و قد تشدد الياء الأخيرة ويقال: ارمينية علي زنة اقليمية، و هي ايضا بلد بالروم، علي ما في القاموس، و


هما لاتنصرفان لوجود السببين فيهما، العلمية و التأنيث اللفظي، و في المجمع و ارمينية (بكسر الهمزة و الميم و بعدها ياء آخر الحروف ساكنة، ثم نون مكسوره، ثم ياء آخر الحروف ايضا مفتوحة لاجل هاء التأنيث) كورة بناحية الروم و النسبة اليها ارمني. انتهي ما في المجمع و في القاموس. و ارمينية (بالكسر، و قد تشدد «الياء» الأخيرة)، كورة بالروم، أو أربعة أقاليم، أو أربع كور متصل بعضها ببعض، يقال: لكل كورة [منها] ارمينية والنسبة «أرمني» بالفتح.

سؤال: در كتب طب ذكري از گل ارمني شده يا خير؟ خواصي از براي او هست يا نه؟

جواب: در بعضي از كتب طب قديم [9] در موضوع گل ارمني، اين طور مي نويسد: «گل ارمني گلي است كه از بلاد ايروان آورند، سرخ تيره [جگري] و با نرمي، و اندك چربي در رفع وبا، طاعون، و ردع اورام، و قطع سيلان خون اعضاء، و اسهال مثل گل مختوم و جهت ضيق النفس و سل به غايت مفيد و مضر سپرز است». [10] .

سؤال: گل داغستان چه گلي است؟

جواب: در موضوع گل داغستان، در طب قديم اين طور نوشته شده:


«گل داغستان، گلي است كه از داغستان حوالي شيروان آرند، قسمتي از او زرد و گاهي بسيار كم رنگ و قسمتي بسيار مغسول و سفيد در جميع افعال بهتر و قوي تر از گل مختوم است و مفرح و قوي و رافع سميت اخلاط و خفقان است». [11] .

سؤال: گل مختوم چه گلي است؟

جواب: راجع به گل مختوم، به طوري كه در بعض كتب قديم است اينكه: «گل مختوم گلي است كه از جزيره مليون بحر مغرب خيزد و در قديم، زني از تل خاك آنجا نقل به بقعه راهبي مي نموده، و بعد از شستن قرص ها مي ساخته و صورت راهب را در او نقش مي كرده، و از اين جهت او را طين الراهب نيز نامند، [او بسقوريدوس] و جالينوس [12] را اعتقاد آنكه خاكي است به خون بز نر سرشته، و بالفعل به جهت احاطه دريا به جزيره مذكوره موجود نيست، [13] ، و به جاي آن ساير خاك ها را استعمال مي كنند، و بهترين او در غايت سرخي مي باشد، و در بوي شبيه به شبيت، و گويا به چربي آلوده شده، و بر زبان چسبد، و پاشيدن او در


ساعت قطع خون زخم تازه مي كند، و ترياق جميع سموم و مقوي دل و مفرح، و رافع مضرات هواي وبائي و اسهال دموي و چرك [و قرحه امعاء] و تبهاي حاره. و بدلش گل داغستان است، و در امور مذكوره قوي تر از آن است. [14] و گل مختوم اسامي متعدده دارد، طين مختوم، طين بحري، طين الكاهن و طين الراهب همه اسم است از براي گل مختوم» تا اينجا از كتب طب قديم نقل شد، و العلم عند الله.

سؤال: حكم حرمت اكل طين، و جاز استشفاي به تربت فرزند اميرالمؤمنين، و سبط سيد المرسلين، و خاتم النبيين، - صلي الله عليه و آله اجمعين - و جواز اكل طين ارمني و طين داغستان در كجاي فقه با تفصيل مذكور است.

جواب: جاي اين مسئله در كتاب اطعمه و اشربه كتب فقهيه است و در جاهاي ديگر هم به مناسبت ذكر شده سزاوار است بعض عبارات كتب مختصره فقه و غيره در اينجا اشاره شود.



پاورقي

[1] کتاب مفاتيح الاعجاز في شرح گلشن راز، از نسخه‏هاي خطي کتابخانه علامه‏ي لاجوردي، ص 18.

[2] گل، به کلوخ (گل خشک) نيز گفته مي‏شود.

[3] نک: جواهر الکلام، ج 36، ص 355؛ الارض و التربة الحسينيه، ص 24.

[4] مفاتيح الجنان، چاپ بنياد فرهنگي امام مهدي (عج)، ص 864.

[5] نيزنک: الاستشفاء بالتربة الشريفة الحسينية از فقيه اصولي محمد کلباسي، ص 134.

[6] مصباح المتهجد، ص 510؛ بحارالانوار، ج 101، ص 134.

[7] جواهر الکلام، ج 36، ص 369.

[8] مستند الشيعه، ج 418،2.

[9] ابن‏سينا در قانون و ابن‏بيطار در الجامع لمفردات الادوية و الاغذية از آن ياد کرده‏اند نک: طب الأئمة از ابن‏بسطام، پاورقي، ص 296 - 297.

[10] تحفه‏ي حکيم مؤمن، ص 587.

[11] تحفه‏ي حکيم مؤمن، ص 588.

[12] بزرگترين متخصص طب تجربي در تاريخ پزشکي قبل از قرن هفدهم. وي مورد توجه و علاقه دربار رم بود اطباء اسلامي شاگردان بقراط و جالينوس حکيم‏اند. نک: پنجهزار سال پزشکي ص 94 به بعد، تاريخ طب اسلامي، ص 20.

[13] تحفة الطب به نقل از کتاب الاستثقاء، ص 134 - 135.

[14] تحفه‏ي حکيم مؤمن، ص 586.