بازگشت

روايتهاي اهل سنت در اين زمينه


علامه ي اميني، در كتاب «سيرتنا و سنّتنا»، روايتهاي بسياري از اهل سنّت آورده اند كه حضرت رسول اكرم صلي اللَّه عليه و آله مجالس متعددي براي گريه و عزاداري امام حسين عليه السلام تشكيل داده اند: هنگام ولادت، نزد دايه، يك سال پس از ولادت، موارد متعددي در خانه ي اُمّ سلمه، در منزل عايشه، مواردي نزد اميرالمؤمنين عليه السلام و مواردي در جمع اصحاب.

در بخشي از اين روايتها آمده است كه حضرت قدري از تربت كربلا را نشان حاضران داده است. بنابر بعضي روايتها مي فرمود: «اين تربت


قبر اوست كه جبرئيل (يا فرشته ديگر) براي من آورده است». حضرت آن تربت را مي بوييد و خصوصاً به اُمّ سلمه مي فرمود: «هرگاه ديدي اين تربت رنگ خون به خود گرفته، بدان كه حسينم را شهيد كرده اند» [1] .

مسعودي مي گويد: امام حسين عليه السلام نيز پيش از سفر كربلا، محل دفن خود و اصحاب گرامي اش را به اُمّ سلمه نشان داده و قدري از تربت آن


را به او عطا فرمود. او آن تربت را با تربتي كه پيامبر صلي اللَّه عليه و آله به او داده بودند مخلوط كرد [2] .

بنابر بسياري از روايتهاي شيعه و سني، پس از قضيه ي عاشورا اُمّ سلمه در عالم رؤيا خدمت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله رسيده و از شهادت امام حسين عليه السلام مطلع گرديد. هنگامي كه بيدار شد سراغ آن تربت رفت و ديد تبديل به خون شده است [3] .


پاورقي

[1] با توجه به کثرت مدارکي که ايشان دکر کرده‏اند، ما از ذکر رواياتي که فقط جنبه‏ي عزاداري و گريه را متذکر شده صرف‏نظر کرده و روايات مشتمل بر تربت را از ص 38 تا ص 121 سيرتنا و سنّتنا تنظيم کرديم:

مستدرک حاکم: ج 3 ص 176 و ج 4 ص 398، مجمع الزوائد هيثمي: ج 9 ص 187 تا ص 190، مقتل خوارزمي: ج 1 ص 170 ،163 ،162 ،159 ،158، مسند احمد: ج 2 ص 61 -60، ج 3 ص 242، ص 265، ج 6 ص 294، الصراط السوي، شيخاني: 93 خ، 94 خ، الفصول المهّمه: ابن‏صباغ: ص 154، کفاية الطالب: کنجي، ص 279، الصواعق المحرقة: ص 115، چاپ ديگر ص 190، ذخائر العقبي: ص 148 ،147 ،146، الخصائص الکبري: ج 2 ص 126 -125، طرح التثريب: ج 1 ص 42 -41، المواهب اللدنيّه: ج 2 ص 195، شرح بهجة المحافل: ج 2 ص 236، جوهرة الکلام: ص 118 -117 و 120، اعلام النبوة، ماوردي: ص 83، نظم الدرر: ص 215، تذکره: ابي‏المظفر، ص 142، دلائل النبوة، ابونعيم: ج 3، ص 202، جمع الجوامع: سيوطي: ج 6، ص 223، مختصر التذکرة: قرطبي: ص 119، الجامع الصغير، سيوطي: ج 1، ص 13، ضوء الشمس: ج 1، ص 98 -97، فيض القدير، مناوي: ج 1، ص 204، شرح المسند، اجمد محمد شاکر: ج 2، ص 60، شرح همزية البوصيري: ص 276، السراج المنير: ج 1، ص 68، تعليقته للحفني: ج 1، ص 68.

ده روايت از حافظ ابن عساکر در تاريخ دمشق و هشت روايت از طبراني در معجم کبير نقل کرده‏اند و شماره مجلد و صفحه ذکر نکرده‏اند و ظاهراً در قسمت ترجمه امام حسين عليه‏السلام روايات را آورده باشند، همچنين از کتب ذيل رواياتي نقل کرده و آدرس آن را ذکر نکرده‏اند:

دلائل النبوة بيهقي، مناقب ابن مغازلي، اشرف الوسائل الي فهم الشمائل، طبقات ابن سعد، علل الحديث دارقطني، جزء پنجم، مسند حافظ عبد بن حميد، مسند ابويعلي موصلي، صفات ربّ العالمين مقدسي، مصنَّف ابن ابي‏شيبه، جلد 12. نگارنده گويد: متقي هندي (متوفاي 975 ق) که از محدثان بزرگ اهل سنت است نيز در اين زمينه روايات زيادي ذکر کرده است. کنزالعمال: ج 12، ص 129 -123.

[2] اثبات الوصية: ص 166 -165.

[3] عوالم: ج 17 ص 508 -506.