بازگشت

برتري زمين كربلا بر همه ي زمينها حتي كعبه


حضرت رسول اكرم صلي اللَّه عليه و آله فرمود: «... جبرئيل گفت:... آن جا پاكترين مكانهاي زمين است و حرمت آن از همه جا بيشتر است» [1] .

امام صادق عليه السلام فرمود: «زمين كعبه (به خود باليده و) گفت: كجا مانند من پيدا مي شود. در حالي كه خداوند خانه اش را بر من قرار داده و مردم از هر راه دور و درازي به سوي من آيند. من حرم (برگزيده) خدا و محل امن اويم.

خداي عزوجل به او وحي كرد: از فخر كردن دست بردار و آرام گير.


قسم به عزت و جلالم، فضيلت تو نسبت به زمين كربلا مانند اندك آب باقي مانده به سوزني است كه در دريايي زده باشند (كه البته آن آب كم با آب دريا قابل قياس نيست).

اگر نبود تربت كربلا تو را نيز فضيلتي نمي دادم. اگر نبود آنچه زمين كربلا در بردارد تو و خانه اي كه به آن افتخار مي كني هيچ كدام را نمي آفريدم. پس آرام باش و سر جاي خويش قرار بگير و در مقابل زمين كربلا متواضع و خوار و ذليل باش و استنكاف مكن و تكبّر را واگذار و گرنه تو را در آتش جهنم رها كنم» [2] .

و در روايت ديگر فرمود: «خداي تعالي بعضي از زمينها و آبها را بر بعضي ديگر ترجيح و برتري داد. پس بعضي از آنها بر يكخ يگر فخر فروشي كرده و برخي ستم كردند. هيچ آب يا زميني نبود مگر اين كه خداوند آن را عقاب كرد، چون در برابر خداوند تواضع نكردند تا جايي كه خداوند بر زمين كعبه مشركان را مسلط كرد و بر آب زمزم آب شوري فرستاد كه طعم و مزه ي آن را فاسد كرد. اما زمين كربلا اولين زمين و آب فرات اولين آبي بود كه خداوند آن را تقديس كرد و مبارك گردانيد. پس از آن خطاب آمد: الآن كه زمينها و آبها بر يكديگر فخر كردند، (تو نيز) تكلم نما و بيان كن آن فضيلتي كه خداي تعالي به تو اختصاص داده است. پس زمين كربلا به قدرت خداوند عزوجل چنين گفت:


من زمين مقدس و مبارك خداوندم، شفا در تربت و آب من است. البته مقصود من فخر فروشي نيست، بلكه من در مقابل خدايي كه اين عنايت را به من عطا كرده، خضوع و فروتني مي كنم. من نمي خواهم بر زمينهايي كه پست تر از خودم هستند فخر فروشي (و تكبر) كنم، بلكه مقصودم از اين گفتار شكرگزاري خداوند عزوجل است.

خداي تعالي به خاطر فروتني و شكرگزاري اش، او را به حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام و اصحاب او اكرام كرد.

سپس امام صادق عليه السلام فرمود: «هر كس براي خدا تواضع كند، خداي تعالي رتبه ي او را بلند كند و هر كس تكبّر ورزد، خداي عزوجل او را پست (و خوار) كند» [3] .

ابن ابي جمهور احسائي گويد: از معصومين عليهم السلام روايت شده است: هنگامي كه خداي تعالي زمين مكه را آفريد، زمين مكه خوشحال و مسرور گرديد. خداي تعالي به او خطاب كرد: اي كعبه! آرام باش و سر جايت قرار بگير. اگر نبود سرزميني كه كربلا نام دارد، تو را نمي آفريدم [4] .

در ضمن روايت مفصلي آمده است: هنگامي كه زمين كعبه فخر فروشي كرد و خود را بي نظير خواند و گفت: من با فضيلت ترين مكانها بر روي زمينم، چرا كه همه مأمورند هنگام نماز به سوي من متوجه


شوند و هر كس استطاعت داشت بايد به طواف من بيايد. ذبح حيوانات و دفن اموات نيز بايد به طرف من باشد.

خداي تعالي به او فرمود: بيت المعمور از تو بهتر و بالاتر، و فضيلت عرش از بيت المعمور افزونتر است. ولي بيست و چهار هزار سال پيش از آفرينش تو و بقيه ي زمينها، زمين پاك و پاكيزه اي آفريده ام كه شرافت و عظمت آن را صد هزار مرتبه از تو و بيت المعمور و عرش بيشتر و بالاتر قرار داده ام، و اگر به واسطه ي حرمت آن نبود تو و آسمانها و زمينها را نيز نمي آفريدم.

پس از آن، خداوند، خصوصياتي از زمين كربلا را اين گونه بيان كرد:

آن زميني است كه تربتش را شفاي هر دردي قرار داده ام. به فرشتگان عرش دستور داده ام هر روز به زيارت آن رفته و تربتش را براي تبرك به عرش آورند. قسم ياد كرده ام هر كه در آن جا دفن شود عذابش نكنم و در قيامت از او حساب نكشم.

سپس فضيلت سجده بر آن خاك را بيان كرده و پس از آن فرمود: «آن زميني است كه در آن سبطِ پيامبر برگزيده ام سرور جوانان اهل بهشت ابي عبدالله الحسين همراه با خاندان پاك و ياران خوب (و باوفايش) در آن كشته و دفن شوند.

هنگامي كه زمين مكه اين خبر را شنيد به شدت گريست [5] .



پاورقي

[1] کامل الزيارات: ص 264، بحار: ج 28 ص 59 و ج 45 ص 181 و ج 101 ص 115 -114، مستدرک الوسائل: ج 2 ص 218.

[2] کامل الزيارات: ص 267، بحار: ج 101 ص 107 -106.

[3] کامل الزيارات: ص 271 -270، بحار: ج 101 ص 109.

[4] غوالي اللئالي: ج 1 ص 430.

[5] معالي السبطين: ص 71 به نقل از انوار الهداية، لوامع الانوار: ص 3 به نقل از فضائل.

سخن گفتن خداوند عزوجل با زمين و جواب دادن آن و گريه کردن آن نبايد بعيد شمرده شود، چون شواهدي بر آن در قرآن و روايات وارد شده است. مثلاً در قرآن مي‏خوانيم: (تُسَبِّحُ له السَموات السَبْع وَ الأرض) «سوره اسراء 44:17» يعني: آسمانهاي هفت‏گانه و زمين تسبيح خداوند مي‏کنند. در جاي ديگر زمين مورد خطاب واقع شده که «يا أرضُ ابْلَعي ماءَک» «سوره هود 44:11»، يعني: اي زمين آب خويش را بلعيده «و فرو ببر» و (فقال لَها و للأرضِ ائتيا طوعاً أو کرهاً) «سوره فصلت 15:41، يعني: پس به آسمان و زمين گفت: بياييد با رغبت يا از روي کراهت. و باز در آيه‏ي ديگر مي‏فرمايد: (إنّا عَرَضْنا الأمانةَ علي السمواتِ و الأرْضِ و الجبالِ فأبَيْنَ أن يحملنَها) «سوره احزاب 72:33»، يعني: ما امانت را بر آسمانها و زمين و کوهها عرضه داشتيم، پس از حمل آن ابا کردند. اما در مورد گريه کردن زمين مي‏فرمايد: (فما بکت عليهم السماء و الارض) « سوره دخان 29:44، (پس از بيان هلاکت قوم فرعون) پس آسمان و زمين بر آنها به گريه درنيامد.

چنانچه در آيه شريفه‏ي دقت کنيم اين نکته را درمي‏يابيم که اين تعبير در صورتي صحيح است که گريه‏ي آسمان و زمين ممکن باشد ، چنان که در روايات بسياري که شيعه و سني آن را نقل کرده‏اند، گريه آسمان و زمين و... در شهادت امام حسين عليه‏السلام آمده است. عوالم: ج 17 ص 501 -455.