بازگشت

رمز بقاي تشيع


با توجه به مشكلاتي كه پيوسته بر سر راه پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام بوده و هست، بقاي آن بس شگفت مي نمايد. يكي از عللي كه مي توان آن را از مهمترين و قويترين سببهاي باقي ماندن آن شمرد، تعظيم شعاير مذهبي است.

در بين همه ي شعاير مذهبي، آنچه ارتباط به حضرت سيدالشهدا عليه السلام دارد، نقش خاصّي را ايفا مي كند. اقامه ي مجالس عزا، به راه انداختن هيئتهاي عزاداري،سينه زني، زنجير زني، عَلَم بلند كردن، ناله زدن، شيون كردن، اشك ريختن و...، همه و همه از اموري است كه به راستي مايه ي عزت و آبروي دين، بقاي آيين و افتخار و سربلندي مسلمين است.

زيارت كربلا (و همچنين زيارت قبور ساير ائمه ي معصومين عليهم السلام) و تجديد عهد با آن ارواح مقدس، تبرك و استشفا و استشفاع به تربت كربلا اموري است كه ياد آن عزيزان را در دلها زنده نگه مي دارد، و با آنها علاقه ي باطني و مهر و محبت قلبي خويش را به اهل بيت عليهم السلام اظهار مي داريم، محبتي كه خداوند متعال در قرآن بر ما واجب كرده، و اجر رسالت دانسته است [1] .

همين ها تعظيم شعاير الهي است و همينها باعث شده كه نام مبارك آنها بين ما باقي مانده و سنت و طريقه ي آنها احيا شود و ما را با روش آنها


آشنا كرده است.

مگر نه اين است كه هر شيعه ي پاكدلي هنگامي كه نگاهش به تربت شريف بيفتد آن را بوسه مي زند و بر ديده نهاده، با زبان حال و قال مي گويد:

ارج مي نهم تربتي را كه بر آن اجساد پاك شهيدان راه معبود و سرور و سالارشان افتاده و پيمان مي بندم كه تا آخرين نفس بر ولا و محبّتم به آنها و بيزاري از دشمنانشان ثابت قدم باشم.

گرامي مي دارم تربت تو را اي سرور شهيدان، كه به خونت آغشته شد، خوني كه «ثار الله» است.

احترام مي كنم خاكي را كه بر آن غلطيدند ياران و اهل بيت مظلوم و فاتح تو، كه درود حق بر آنها باد. آنان كه با عمل خويش نشان دادند نماز واقعي آن است كه همراه با دفاع از ولايت و حريم امامت باشد، كه بدون ولاي شما نمازي نيست.

محرم الحرام 1419، بهار 1377

قم، مهدي صدري



پاورقي

[1] اشاره به آيه‏ي (قُل لا أسئلکُم عليه أجراً إلّا المَوَدَة فِي القُربي) سوره‏ي شوري: آيه 23.