بازگشت

امام سجاد زنان و كودكان بني اميه را پناه مي دهد


در اين زمان،ء مروان اموي به نزد «عبدالله بن عمر» آمد و گفت: «اي اباعبدالرحمن، اين مردم چنان كه مي بيني بار ما را بسته و بيرونمان كرده اند. شما زنان و كودكان ما را در پناه خود بگيريد». عبدالله گفت: «مرا با شما و ايشان كاري نيست». مروان برخاست و گفت: «خدا زشت گرداند اين سيره و روش را».


سپس به نزد علي بن الحسين عليه السلام آمد و درخواست كرد تا امام عليه السلام خانواده ي او را در پناه خود بگيرد. امام عليه السلام چنين كرد، و همه ي آنان را با زن مروان به نام «ام ابان»، كه دختر عثمان بود، و دو فرزندش عبدالله و محمد پناه داد. [1] .

طبري و ابن اثير آورده اند: «وقتي مردم مدينه عامل يزيد و بني اميه را بيرون كردند، مروان بن حكم با عبدالله بن عمر صحبت كرد تا خانواده اش را در نزد خود پناه دهد ولي او نپذيرفت. مروان با علي بن الحسين عليه السلام صحبت كرد و گفت: «اي اباالحسن! من با شما خويشاوندانم و حق رحم دارم، خانواده ام در كنار خانواده ات باشد؟!» امام عليه السلام فرمود: «اين كار را بكن، مانعي ندارد». مروان خانواده اش را به خدمت امام عليه السلام فرستاد و آن حضرت خانواده ي خود و مروان را از مدينه بيرون برد و آنان را به «ينبع» رسانيد تا در آنجا ساكن شوند. [2] .


پاورقي

[1] اغاني، ابوالفرج اصفهاني، 35 - 34 / 1.

[2] تاريخ طبري، 7 / 7، ابن‏اثير، 45 / 4.