بازگشت

شورش هاي مردم مدينه و بيعت با عبدالله بن حنظلة


پس از شهادت امام حسين عليه السلام، مردم مدينه «عبدالله بن حنظلة» گرد آمدند و با او بيعت كردند، بيعتي تا سر حد مرگ و كشته شدن. عبدالله براي آنان سخن راند و گفت: «اي مردم، از خدا بترسيد؛ به خدا سوگند كه ما بر يزيد شورش نكرديم مگر پس از آنكه ترسيديم ما را از آسمان سنگباران كنند. يزيد كسي است كه با همبستران پدرش و دختران و خواهرانش نكاح مي كند، شراب مي نوشد و نماز را ترك مي كند.» [1] .

ابن زبير نيز در مكه قيام كرد و يزيد را از خلافت خلع كرد و اكثر مردم مدينه از او پيروي كردند. «عبدالله بن مطيع و عبدالله بن حنظلة» و مردم مدينه در مسجد بر او وارد شدند.


«عبدالله بن ابي عمرو» صحابي گفت: «من يزيد را از خلافت بركنار مي كنم آن گونه كه عمامه ام را از سر بر مي دارم». و سپس عمامه اش را از سر برداشت و گفت: «من در حالي اين سخنان را مي گويم كه يزيد به من جايزه داده، جايزه اي نيكو؛ ولي او دشمن خداست و دائم الخمر هميشه سرمست».

ديگري گفت: «من يزيد را از خلافت خلع مي كنم چنان كه كفشم را از پاي در مي آورم.» و ديگري گفت: «بركنارش مي كنم آن گونه كه جامه از تن بيرون مي آورم». و ديگري گفت: «آن گونه كه نعلين از پاي برون كردم...». عمامه ها و كفش ها و نعلين هاي افراد بر روي هم انباشته شد و همه از او بيزاري جستند و بر خلع او هم رأي شدند.

مردم مدينه براي بيرون راندن بني اميه اجتماع كردند و از آنان پيمان گرفتند كه بر ضد اهل مدينه با سپاه خلافت همكاري نكنند و سپاه يزيد را از آمدن به مدينه باز گردانند و اگر نمي توانند لشكر را باز دارند، خود آنها از بازگشت به مدينه با لشكر خودداري كنند.


پاورقي

[1] تاريخ الاسلام ذهبي، 356 / 2.