بازگشت

شهادت عبدالله بن علي


پس از شهادت جعفر، برادرش عبدالله، فرزند ديگر ام البنين،


قدم به ميدان جنگ گذاشت و به آن قوم بدسگال حمله برد، در حالي كه مي گفت:



«أنا ابن ذي النجدة و الافضال

ذاك علي الخير في الفعال



سيف رسول الله ذو النكال

و كاشف الخطوب و الأهوال»



آنگاه به كوفيان حمله برد و جنگيد تا به درجه ي شهادت رسيد. [1] .

طبري از قول حميد بن مسلم مي نويسد: شنيدم كه در آن روز امام حسين عليه السلام مي گفت:

«اللهم أمسك عنهم قطر السماء و أمنعهم بركات الأرض، أللهم فان متعتهم الي حين، ففرقهم فرقا، و اجعلهم طرائق قددا، و لا ترض عنهم الولاة أبدا، فانهم دعونا لينصرونا فعدوا علينا فقتلونا!»

حميد مي گويد: «در اين هنگام پيادگان حمله بردند و تيغ در ميانشان گذاشتند تا جايي كه براي امام بيش از سه يا چهار نفر از يارانش باقي نماند». در اينجا بود كه امام دستور داد تا زير جامه اي ريز بافت محكم يماني برايش حاضر كردند. سپس به دست خويش چند جاي آن را معيوب كرد تا دشمن پس از كشته شدنش آن را به فرسودگيش واگذارد و از تنش بيرون نياورد.


يكي از ياران به حضرتش گفت: «بهتر است كه در زير آن، شلواري كوتاه در پاي كني». امام پاسخ داد: «چنين شلواري درخور شأن من نيست. اين پوشش علامت ذلت و خواري است».

اما وقتي كه امام به شهادت رسيد، «بحر بن كعب» آن جامه را نيز از تن او بيرون آورد و او را عريان نمود!

ابومخنف از قول «عمرو بن شبيب» به نقل از «محمد بن عبدالرحمان» آورده است كه از دستهاي بحر بن كعب در زمستان آب مي ريخت، و در تابستان چون دو چوب خشك مي شد.


پاورقي

[1] طبري و پيروان او، خبر شهادت برادران حضرت امام حسين را به اختصار آورده‏اند. ابن‏شهر آشوب نيز رجزهاي برادران مادري حضرت عباس را نقل کرده است. اما آنچه را که ما را در اينجا آورديم، از کتاب مقتل خوارزمي، ج 2، ص 29 - 28 نقل کرده‏ايم.