بازگشت

محاصره اقتصادي اهل البيت و مصادره فدك


پس از چند روزي كه پايه هاي حكومت تثبيت شد و كودتاگران بر اوضاع مسلط شدند، به رايزني پرداخته و درصدد محاصره خاندان هاشمي به ويژه اهل بيت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم برآمدند. از اين رو با نقشه اي دقيق به محاصره اقتصادي آنان پرداختند و در مقدمه آن «فدك» را كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در زمان حيات خويش به فاطمه عليهاالسلام بخشيده بود، مصادره كردند. مشروح داستان چنين است:

«پس از فتح خيبر و گشوده شدن قلعه هاي متعدد يهود، با ثروت انبوهي كه در آنها بود پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و همه مسلمانان ثروتمند شدند. زيرا همه غنائم جنگي، پس از جدا كردن خمس آن كه سهم پيامبر بود، بين ايشان تقسيم مي گرديد. البته برخي از اين قلعه ها چون


بدون جنگ تسخير شده بود به فرمان الهي در اختيار رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قرار مي گرفت [1] ، پيش از آن نيز هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به مدينه هجرت كردند، بخشي از زمين هاي مرتفع اطراف مدينه را كه آب بر آن سوار نمي شد به آن حضرت هديه كرده بودند كه پس از گسترش شهر قيمت پيدا كرد. و نيز، يكي از علماي يهود به نام «مخيريق» كه منتظر ورود پيامبر به مدينه بود، به محض اطلاع از حضور پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در «قباء» خدمت آن حضرت رسيد و پس از آن تطبيق اوصاف رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم با آنچه در كتب آسماني ديده بود، اسلام آورد و به هنگام جنگ احد «يهود بني قريظه» را به ياري پيامبر فراخواند كه آنان سرباز زدند و گفتند: «امروز شنبه است و...» به هر حال، او خود در جنگ احد شركت كرد و به شهادت رسيد. و چون از ثروتمندان يهود بني قريظه بود وصيت كرد: «اگر من شهيد شدم باغهاي آباد هفت گانه ام از آن پيامبر خاتم باشد».

خلاصه، خمس غنائم جنگي، في ء و انفال و صفايا، يعني: آنچه كه بدون جنگ به دست مسلمانان افتاده بود و هداياي بسياري كه تقديم پيامبر شده و مي شد، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و مسلمانان را پس از تنگدستي هاي سخت و توانفرساي اوليه، توانمند و دارا كرده بود. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نيز، از سهم خود و آنچه در اختيارش قرار گرفته


بود به تدريج در اختيار مسلمانان، بويژه مهاجراني كه از دارائي و اموال خود در مكه محروم شده بودند، قرار مي داد و به آنان مي بخشيد. آنحضرت به افرادي چون ابوبكر، عمر، عايشه و ديگران، هر يك را به فراخور حال سهمي بخشيده بود و چون به فاطمه عليها السلام چيزي نداده بود، اين آيه نازل شد: (و آت ذاالقربي حقه): «حق خويشاوند را بپرداز!» [2] .

اين حق چه بود؟ اين حق، سهمي بود كه خديجه عليه السلام در ترويج و باروري اسلام داشت، او كه از ثروتمندان مكه بود و همه دارائي اش را در راه اسلام فدا داده تا اسلام بدين پايه از عظمت رسيده بود، اكنون در دنيا نيست ولي يگانه وارث او فاطمه ي زهرا عليهاالسلام در ميان مسلمين است، پس بايد اندكي از بسيارش را جبران كرد و حق او را ادا نمود، بنابراين، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به فرمان خدا «فدك» را به فاطمه عليهاالسلام داد، و فاطمه عليهاالسلام از آن پس فدك را در اختيار گرفت و كارگزار و كار پرداز بر آن گماشت.

و اكنون هيئت حاكمه ي نوپاي كودتا به اين نتيجه رسيده بود كه بايد اهل بيت رسول الله را در تنگناي معيشت و محاصره اقتصادي قرار دهد تا اولا: افراد وابسته به اين خانواده را از پيرامون ايشان پراكنده سازد، و ثانيا: آنان را به سازمان و تشكيلات خود نيازمند و وابسته گرداند. لذا فدك را با اين دستاويز كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ارث نمي گذارد از فاطمه عليهاالسلام ستاندند و در اموال عمومي وارد كردند.


پس از آن فاطمه عليهاالسلام براي استيفاي حق خويش به پا خاست و شكوه كرد و با آنان مخاصمه نمود و ابوبكر با استناد به حديثي كه تنها خودش راوي آن بود از اداي حق آن حضرت سرباز زد و خلاصه داستان چنين است:


پاورقي

[1] پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و اهل البيت عليهم‏السلام نبايد از صدقات و زکات استفاده مي‏کردند. از اين رو خداوند في‏ء و خمس را براي ايشان قرار داده است.

[2] سوره‏ي اسراء، آيه‏ي 26.