بازگشت

احياگري امام حسين و امام خميني


احياگري امام خميني (ره) را مي توان احياي عبوديت خداوند و زدودن حاكميت طاغوت و نشاندن حاكميت الله به جاي آن دانست. تكليف گرايي امام خميني (ره) در نهضت، خود بر همين اساس مبتني است. نهضت امام حسين (ع) در ديدگاه امام خميني (ره) نيز احياي دين به معناي زنده كردن حاكميت الله و نشاندن اوامر و نواهي الهي به جاي حاكميت طاغوت است. رهايي از بردگي و رسيدن به عبوديت.

«خطري كه معاويه و يزيد براي اسلام داشتند، اين نبود كه غصب خلافت كردند - اين يك خطر كمتر از آن بود. خطري كه اينها داشتند، اين بود كه اسلام را به صورت سلطنت مي خواستند دربياورند. مي خواستند معنويت را به صورت طاغوت درآورند. به اسم اينكه ما خليفه ي رسول الله هستيم اسلام را منقلب كنند به رژيم طاغوتي... اينها اسلام را وارونه مي خواستند بكنند.

اين خطر را سيدالشهدا دفع كرد. قيام سيدالشهدا سلام الله عليه، قيام بر ضد سلطنت طاغوتي بود. آن سلطنت طاغوتي كه اسلام را مي خواست به آن رنگ درآورد كه اگر توفيق پيدا مي كرد، اسلام يك چيز ديگر مي شد. اسلامي كه آمده بود و مي خواست رژيم سلطنتي را به هم بزند. و يك سلطنت الهي در دنيا ايجاد كند، مي خواست طاغوت را بشكند و الله را به جاي آن بنشاند. اينها مي خواستند الله را بردارند و طاغوت را جايش بنشانند. همان مسائل جاهليت و همان مسائل سابق.» [1] .

احياگري امام حسين (ع) در واقع و در درجه ي نخست به بازيابي ايمان ديني منعطف است. امويان سعي كردند با تغيير حاكميت الله به حكومت طاغوتي، ايمان ديني را تحريف كنند. خلق را از طاعت خداوند به طاعت خويش انحراف دهند و اين تحريف جوهره ي ايمان است چرا كه جوهره ي ايمان تسليم محض بر فرمانهاي الهي بودن است و يا اعم از اينكه آن را عرض لازم بدانيم (بر رأي شيعه) و يا ذاتي مقوم (به رأي معتزله)


پاورقي

[1] صحيفه‏ي نور ج 7، ص 37 و نيز ج 17 ص 58.