بازگشت

عزت و افتخار حسيني


هرگاه كه درباره موضوع «عزّت» و «افتخار» سخن به ميان مي آيد، ناخودآگاه نظرها به سوي مردي از تبار آل رسول(صلي الله عليه وآله) جلب مي شود كه يكّه و تنها توانسته است در برابر تاريخ قد بر افرازد و نام و ياد خويش را تا ابد در زريّن ترين اوراق تاريخ به ثبت برساند. حسين(عليه السلام) نامي است كه براي همگان از هر مليّت و مذهب و هر نوع تفكّر و انديشه آشناست و مكتبي كه او با اين شيوه رفتار و كردار خويش بر درستي و حقيقت آن صحّه گذاشت، بي گمان مكتبي همواره جاودانه خواهد ماند.

مهاتما گاندي، رهبر فقيد و اوّلين بنيان گذار حكومت مستقل هندوستان يكي از بي شمار كساني است كه صراحتاً به عظمت انديشه و آرمان سيدالشهدا اشاره كرده و مي گويد: «من چيز تازه اي براي ملّت هندوستان به ارمغان نياورده ام، بلكه فقط توانسته ام اندكي از تأثراتي را كه از حسين(عليه السلام) و رفتار او در كربلا خوانده و آموخته بودم، براي اين ملّت هديه كنم.»

چنان كه يكي از شاعران معاصر، زبان حال امام حسين(عليه السلام) را چنين بيان مي كند: «لو كان دين محمد لم يستقم الاّ بقتلي فيا سيوف خذيني!»؛ اگر دين محمد(صلي الله عليه وآله)راست نيايد مگر به خون من، پس اي شمشيرها مرا در آغوش بگيريد!

و در كلامي ديگر مي فرمايد: «ألا انّ الدّعي بن الدّعيّ قد ركز بين الاثنتين، سلة، الذّلة، هيهات منّا الذّلة!»؛ هان! آگاه باشيد كه اين پسر فرومايه (يزيد) مرا در انتخاب يكي از دو امر مختار كرده است: انتخاب مرگ و گزينش ذلّت! همانا ذلّت و خواري از ما به دور است!

ناگفته پيداست كه اين جمله آخر (هيهات منّا الذلّة) از بنيادي ترين پيام ها و شعارهاي حضرت سيدالشهدا در ميدان كربلاست.