بازگشت

عون بن عبدالله بن جعفر


مادرش حضرت زينب عليهاالسلام مي باشد. وقتي كه امام عليه السلام از مكه به سوي كربلا حركت كرد، در «ذات عروق» بود كه عبدالله نامه اي را توسط دو پسرش، عون و محمد، به خدمت امام عليه السلام ارسال كرد و از آن جايي كه خودش معذور بود، پسرانش را به ياري امام عليه السلام فرستاد.

عون بعد از شهادت برادرش محمد، عازم ميدان جهاد شده و در هنگام جنگيدن اين رجز را مي خواند:



ان تنكروني فانا ابن جعفر

شهيد صدق في الجنان ازهر



يطير فيها بجناح اخضر

كفي بهذا شرفا في المحشر



«اگر مرا نمي شناسيد، من پسر جعفرم - كه از روي صدق شهيد شد و در بهشت نوراني است.

پرواز مي كند با بالهاي سبز - از حيث شرافت براي من همين در محشر


كافي است.»

عون بعد از آن كه بيست و يك نفر از دشمن را به هلاكت رسانيد، به دست «عبدالله بن قطنه طائي بنهاني» به شهادت رسيد. نام عون در زيارت ناحيه مقدسه و رجبيه با عاليترين مضامين آمده است.

رجزي كه هنگام نبرد مي خواند چنين بود:



ان تنكروني فانا بن جعفر

شهيد صدق في الجنان ازهر



يطير فيها بجناح اخضر

كفي بهذا شرفا في المحشر



بنا به نقلي ديگر قاتل او «عبدالله بن قطنه تيهاني» بوده است. طبري قاتل او را «قطبه» معرفي كرده است.