بازگشت

عمرو بن قرظه انصاري


عمرو بن قرظه بن كعب بن عمرو بن عائذ بن زيد بن مناة بن ثعلبه بن كعب بن الخزرج الانصاري حزرجي مدني كوفي مي باشد.

اصلا مدني و ساكن كوفه بود. عمرو ششم محرم وارد كربلا شد. پدرش از راويان حديث و از اصحاب بزرگوار حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و حضرت علي عليه السلام و از مجاهدين احد و ديگر غزوات النبي صلي الله عليه و آله و سلم و در خلافت عمر به كوفه آمده و به تعليم فقه مشغول بوده و در جهادهاي صفين، جمل، نهروان شركت فعال داشته و در صفين پرچمدار انصار بود. و در سال بيست و چهار هجري «ري» را با ابوموسي فتح كرده و زماني از طرف علي عليه السلام حاكم فارس بود و در سال پنجاه و يك هجري وفات كرد.

قرظه دو پسر به نامهاي عمرو و علي داشته، ولي بلاذري، برادر عمرو را زبير نوشته است.

عمرو بن قرظه، در كربلا از ياران بسيار فعال امام عليه السلام محسوب مي شده بطوريكه همراه سعيد بن عبدالله پاسداري و محافظت از امام عليه السلام را به عهده گرفته و در اين راه چندين چوبه تير به سر و سينه اش رسيده و مجروح شد، آنگاه از امام عليه السلام اجازه جهاد خواسته و عازم ميدان شده و اين رجز را خواند:



قد علمت كتيبة الانصار

ان سوف احمي حوزة الذمار



ضرب غلام غير نكس شار

دون حسين مهجتي و داري



«سپاه انصار باور دارند كه من از اهل حرم دفاع مي كنم، ضربت من ضربت جواني سربلند و پيش آهنگ است، هستي، جان و مالم فداي حسين


باشد.»

آنگاه جهاد سختي كرده و به شهادت رسيد.

عمرو قبل اينكه عازم ميدان شود هر تير و شمشيري كه به جانب امام حسين عليه السلام مي آمد، به جان مي خريد. و يك مرتبه هم امام عليه السلام او را جهت تعيين وقت مذاكره، نزد عمر سعد فرستاد.

در اين ملاقات امام عليه السلام ابن سعد را به نصرت خويش فراخواند. او عذر آورد، از جمله گفت كه خانه ام خراب مي شود، حضرت فرمود: من بنا مي كنم. عمر سعد گفت: ملكم را مي گيرند. امام فرمود: من بهتر از آن را از مال خودم در حجاز به تو خواهم داد، باز هم قبول نكرد.

و لذا عمرو بن قرظه در روز عاشورا تعريضا بر عمر بن سعد، اين رجز را مي خواند: «دون حسين مهجتي و داري»؛ «جانم و مالم فداي حسين» او هنگام شهادت به امام حسين عليه السلام عرض كرد:

«يا ابن رسول الله، اوفيت»؟

امام عليه السلام جواب فرمودند: «نعم، انت أمامي في الجنة فاقرا رسول الله مني السلام و اعلمه اني في الاثر»؛

«اي پسر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آيا وفا به عهد كردم؟ امام عليه السلام فرمود: بلي تو پيشاپيش من در بهشت هستي، سلام مرا به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم برسان و به او عرض كن كه من نيز پشت سر تو مي آيم»

نام او در زيارت ناحيه به صورت: «السلام علي عمر بن كعب انصاري» وارد شده است.

ازاصحاب كربلاي ابي عبدالله واز جوانمردان شجاع است. پدرش نيز از اصحاب رسول الله و اصحاب اميرالمؤمنين بود. عمرو يا عمر بن قرظه را در همه كتب اصحاب و تابعين و رجال نام بردند. مانند: اسدالغابه ابن اثير و الاصابه عسقلاني و طبقات ابن سعد و در زيارت رجبيه است: «السلام علي عمرو بن قرظه...» وقتي سخن عمر سعد در لشكر و مردم شايع شد كه اگر از جنگ با حسين عليه السلام امتناع كنم ابن زياد خانه ام را خراب مي كند. عمرو بن قرظه در پاسخ به


كوته نظري ابن سعد در رجز خود مي گفت:



قد علمت كتيبة الانصار

ان سوف احمي حوزة الذمار



ضرب غلام غير نكس شاري

دون حسين مهجتي و داري



بعد از معرفي حميت و شجاعت خود در مصراع آخر مي گويد: من در راه حسين جانم را و خانه ام را مي دهم - و كلمه خانه ام را در مقابل گفته عمر سعد است. جالب اينكه همين عمرو بن قرظه (در شب هفتم محرم كه در ميان دو لشكر خيمه زدند و امام حسين عليه السلام با جمع خود و عمر سعد با جمع خود در آن خيمه به گفتگو نشستند.) درجمع امام حسين عليه السلام قرار داشت. شايد عمرو جمله معروف عمر سعد را كه گفت «شايد ابن زياد خانه ام را خراب كند» در آنجا شنيده باشد.