بازگشت

شير زن كربلا


زينب كبري سلام الله عليها، پيامبر خون شهداي كربلا و همراه حسين «ع » در نهضت خونين عاشورا.حضرت زينب، دختر امير المؤمنين و فاطمه زهرا «ع » در سال پنجم هجري، روز 5 جمادي الاولي در مدينه، پس از امام حسين «ع » به دنيا آمد.از القاب اوست: عقيله بني هاشم، عقيله طالبيين، موثقه، عارفه، عالمه، محدثه، فاضله، كامله، عابده آل علي.زينب را مخفف «زين اب » دانسته اند، يعني زينت پدر.

امام حسين «ع » هنگام ديدار، به احترامش از جا برمي خاست.زينب كبري، از جدش رسول خدا و پدرش امير المؤمنين و مادرش فاطمه زهرا «ع » حديث روايت كرده است. [1] اين بانوي بزرگ، داراي قوت قلب، فصاحت زبان، شجاعت، زهد و ورع، عفاف و شهامت فوق العاده بود. [2] شوهرش، عبدالله بن جعفر (پسر عموي خودش) بود.از اين ازدواج، دو پسر حضرت زينب به نامهاي محمد و عون، در كربلا به شهادت رسيدند.

وقتي امام حسين «ع » پس از امتناع از بيعت با يزيد، از مدينه به قصد مكه خارج شد، زينب نيز با اين دو فرزند، همراه برادر گشت.در طول نهضت عاشورا، نقش فداكاريهاي عظيم زينب، بسيار بود.سرپرست كاروان اسيران اهل بيت و مراقبت كننده از امام زين العابدين «ع » و افشاگر ستمگري هاي حكام اموي با خطبه هاي آتشين بود.زينب، هم دختر شهيد بود، هم خواهر شهيد، هم مادر شهيد، هم عمه شهيد.پس از عاشورا و در سفر اسارت، در كوفه و دمشق، خطابه هاي آتشيني ايراد كرد و رمز بقاي حماسه كربلا و بيداري مردم گشت.پس از بازگشت به مدينه نيز، در مجالس ذكري كه براي شهداي كربلاداشت، به سخنوري و افشاگري مي پرداخت.وي به «قهرمان صبر» شهرت يافت.

در سال 63 و به نقلي 65 هجري درگذشت.قبرش در زينبيه (در سوريه كنوني) است. برخي نيز معتقدند مدفن او در مصر است.در كتاب «خيرات الحسان » آمده است: در مدينه قحطي پيش آمد.زينب همراه شوهرش عبدالله بن جعفر به شام كوچ كردند و قطعه زميني داشتند.زينب در همانجا در سال 65 هجري در گذشت و در همان مكان دفن شد. [3] .



صبح ازل طليعه ايام زينب است

پاينده تا به شام ابد نام زينب است



در راه دين لباس شهامت چو دوختند

زيبنده آن لباس بر اندام زينب است



بارزترين بعد زندگي حضرت زينب، همان پاسداري از فرهنگ عاشورا بود كه با خطابه هايش، پيام خون حسين «ع » را به جهانيان رساند.در اين زمينه، نوشته ها و سروده هاي بسياري است، از جمله اين شعر:



سر ني در نينوا مي ماند اگر زينب نبود

كربلا در كربلا مي ماند اگر زينب نبود



چهره ي سرخ حقيقت بعد از آن طوفان رنگ

پشت ابري از ريا مي ماند اگر زينب نبود



چشمه ي فرياد مظلوميت لب تشنگان

در كوير تفته جا مي ماند اگر زينب نبود



زخمه ي زخمي ترين فرياد، در چنگ سكوت

از طراز نغمه وا مي ماند اگر زينب نبود



در طلوع داغ اصغر، استخوان اشك سرخ

در گلوي چشمها مي ماند اگر زينب نبود



ذو الجناح داد خواهي، بي سوار و بي لگام

در بيابانها رها مي ماند اگر زينب نبود



در عبور از بستر تاريخ، سيل انقلاب

پشت كوه فتنه ها مي ماند اگر زينب نبود [4] .



خود زينب نيز از فصاحت و ادب برخوردار بود.در هنگام ديدن سر بريده برادر، خطاب به او چنين سرود: «يا هلالا لما استتم كمالا...» بعدها هم در سوگ حسين «ع » اشعاري سرود، با اين مطلع: «علي الطف السلام و ساكنيه...»: سلام بر كربلا و برآرميدگان آن دشت، كه روح خدا در آن قبه ها و بارگاههاست.جانهاي افلاكي و پاكي كه در زمين خاكي، مقدس و متعالي شدند، آرامگاه جوانمرداني كه خدا را پرستيدند و در آن دشتها و هامونها خفتند.سرانجام، گورهاي خاموششان را قبه هايي افراشته در برخواهد گرفت، و بارگاهي خواهد شد، داراي صحنهاي گسترده و باز...


پاورقي

[1] الحسين في طريقه الي الشهاده، ص 65.

[2] درباره مقامات معنوي زينب و ويژگيهايش، ر.ک: «الخصائص الزينبيه‏» از سيد نور الدين جزايري.

[3] درباره زندگينامه حضرت زينب، از جمله ر.ک: «بطلة کربلا» عايشه بنت الشاطي، که با نام‏ «زينب، بانوي قهرمان ‏کربلا» به قلم حبيب الله چايچيان و مهدي آيت الله زاده ترجمه شده است.

[4] قادر طهماسبي (فريد).