بازگشت

روضه


روضه و روضه خواني، به معناي ذكر مصيبت سيد الشهدا و مرثيه خواني براي ائمه و معصومين «ع » است كه مورد تشويق امامان و يكي از عوامل زنده ماندن نهضت حسيني وپيوند روحي و عاطفي شيعه با اولياء دين است.اشك ريختن و گريستن در مصائب اهل بيت «ع » نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگيهاي تربيتي براي سوگوار، موجب اجر و پاداش الهي در آخرت و بهره مندي از شفاعت ابا عبدالله الحسين است.

معناي روضه در اصل، باغ و بوستان است، اما سبب اشتهار مرثيه خواني به «روضه » آن است كه مرثيه خوانان در گذشته، حوادث كربلا را از روي كتابي به نام «روضة الشهداء» مي خواندند كه تاليف ملا حسين كاشفي است. «ملا حسين كاشفي (متوفاي 910 هجري) يكي از دانشمندان و خطباي با قريحه و خوش آواز سبزوار در قرن نهم هجري بود، در زمان سلطنت سلطان حسين بايقرا (875-911 ه) به هرات، مركز حكمراني اين پادشاه رفت و چون حافظه اي توانا و قريحه اي سرشار و آوازي گيرنده و مطبوع داشت و خطيبي دانشمند بود، بزودي شهرت يافت و مجالس وعظ و ذكر او بسياري را به خود جلب كرد و مورد توجه پادشاه و شاهزادگان و اعيان و اكابر دولت و وزير فاضل و هنرمند هنر پرور او «امير علي شيرنوايي » قرار گرفت.كاشفي دانشمندي فصيح و بليغ و شاعر پركار بود وبيش از چهل كتاب و رساله تاليف كرد.از جمله آنها «روضة الشهداء» بود.كاشفي كتاب روضة الشهدا را در واقعه كربلا به فارسي نوشت و چون مطالب اين كتاب را در مجالس عزاداري از روي كتاب بر سر منبر مي خواندند، خوانندگان اين كتاب به «روضه خوان » معروف شدند و بتدريج خواندن روضه از روي كتاب منسوخ شد و روضه خوانها مطالب كتاب را حفظ كرده و در مجالس عزاداري مي خواندند.در زمان صفويه اقامه عزاداري بسيار رواج گرفت.» [1] .

كتاب روضة الشهدا كه حاوي ذكر مقتل و حوادث كربلا بود، در قرن دهم توسط محمد بن سليمان فضولي به تركي ترجمه شد، با نام «حديقة السعداء». [2] در اينجا نمونه اي از متن روضة الشهداي واعظ كاشفي را جهت آشنايي مي آوريم، كه نثري زيبا و ادبي است: «... آخر نظري كن به حسرت آدم صفي و نوحه نوح نجي و در آتش انداختن ابراهيم خليل و قرباني كردن يعقوب در بيت الاحزان و بليت يوسف در چاه و زندان و شباني و سرگرداني موسي كليم و بيماري و بي تيماري ايوب و اره شكافنده بر فرق زكرياي مظلوم و تيغ زهر آبداده بر حلق يحيي معصوم و الم لب و دندان سرور انبياء، و جگر پاره پاره حمزه سيد الشهدا و محنت اهل بيت رسالت و مصيبت خانواده عصمت و سرشك درد آلود بتول عذرا و فرق خون آلوده علي مرتضي «ع » و لب زهر چشيده نور ديده زهرا و رخ به خون آغشته شهيد كربلا و ديگر احوال بلاكشان اين امت و محنت رسيدگان عالي همت همه با جان غم اندوخته در كانون غم و الم سر تا پاي سوخته.نظم:



ز اندوه اين ماتم جان گسل

روان گردد از ديده ها خون دل » [3] .



نثر شيوا و اديبانه «روضة الشهدا» ستودني است، هر چند از نظر نقل، حاوي برخي مطالب ضعيف و بي ماخذ است.بعلاوه اين كتاب، در تحليل حادثه عاشورا ديدگاهي صوفيانه دارد و حوادث را بيشتر به منشا غيبي و مسائل آزمايش و ابتلاء اولياء نسبت مي دهد، تا بعد حماسي و اجتماعي و قابل اسوه گيري در مبارزات ضد ظلم.

از آنجا كه مرثيه خواني و ذكر مصيبت، سنت پسنديده ديني در احياء خاطره و نام و فضايل اهل بيت پيامبر است، بجاست كه اهل منبر و مداحان و ذاكران، با توجه به اهميت و نقش بسزاي روضه خواني، در ارائه الگوهاي شايسته بكوشند و چهره خوبي از ائمه و معصومين ارائه كنند.در اين زمينه، به درستي و صحت مطالب نقل شده، اعتبار منابع مورد استفاده، استواري و زيبايي اشعار انتخابي و دوري كردن از هر حرف و روضه و شعري كه با مقام والاي اولياء خدا ناسازگار است توجه داشته باشند. [4] در فضيلت گريستن و گرياندن افراد براي امام حسين «ع » به اين حديث توجه كنيد: امام صادق «ع » فرمود: «من انشد في الحسين عليه السلام بيت شعر فبكي و ابكي عشرة فله و لهم الجنة » [5] هر كس درباره حسين «ع » شعري بگويد و گريه كند و ده نفر را بگرياند، براي او و آنان بهشت است.


پاورقي

[1] موسيقي مذهبي ايران، ص 8.

[2] فصلنامه هنر (وزارت ارشاد اسلامي) ج 2، ص 157.اين ماخذ، مقاله مبسوطي درباره تاريخچه تعزيه خواني‏دارد، ص 156 تا 173.

[3] در آمدي بر نمايش و نيايش در ايران، جابر عناصري، ص 79.

[4] در زمينه آداب اهل وعظ و منبر، از جمله ر.ک: «لؤلؤ و مرجان‏»، مرحوم ميرزا حسين نوري.

[5] کامل الزيارات، ص 105.