بازگشت

انس بن حرث اسدي كاهلي: شهيد كربلا


انس بن حرث بن نبيه بن كاهل بن عمرو بن مصعب بن اسد بن خزيمه اسدي كاهلي از شهيدان كربلاست كه در منابع گوناگون، با اين عناوين از او ياد شده است: انس بن حارث (التّاريخ الكبير، 2/30)،مـالك بـن انـس (الفـتـوح، 5/196)، انـس ‍ بـن كـاهـل (الاقـبـال، 3/346 و 78)، مـالك بـن اوس (تـرجمه الفتوح /905) و انـس بـن ابـي سـحـيـم (مـثـيـرالاحـزان / 17). از صـحـابـه بـزرگـوار پـيـامـبر(ص) بود (التّاريخ الكبير، 2/30؛ الاصابة فـي تـمـيـيـز الصّحابة، 1/270) و در جنگ هاي بدر و حنين شركت داشت (تنقيح المقال، 1/154).

انـس از پـيامبر(ص) شنيد كه فرمود: ((إِنَّ ابْني هَذَا ـ يعني الحسين ـ يـُقـْتـَلُ بـِأَرْضٍ يـُقـالُ لَه ا كـَرْبـَلاءُ، فـَمـَنْ شـَهـِدَ ذلِكَ مـِنـْكـُم فـَلْيَنصُرْهُ)). (تاريخ مدينة دمشق، 14/223؛ الاصابة في تمييزالصحابة، 1/270)

بـه درسـتـي كـه ايـن فـرزنـدم ـ يعني حسين ـ در سرزميني به نام كـربلا كشته مي شود. هر كس از شما كه تا آن هنگام زنده بماند و او را درك كـنـد، بـايـد ياري اش كند.) از همين روي بود كه انس به كربلا آمد و در ركاب امام حسين (ع) شهيد شد.

وي در كـوفـه زنـدگي مي كرد (اسد الغابة، 1/123). به گفته برخي، در مكه به امام حسين پيوست (حياة الامام الحسين، 3/234) وبـه گـفـتـه بـعـضـي شـبـانـه در كـربـلا بـه امام ملحق شد (تنقيح المـقـال، 1/234؛ ذخـيـرة الدّارين / 209). ولي طبق گفته بلاذري،انس از كوفه بيرون آمد و پس از مشاهده گفت و گوي امام حسين (ع) بـا عـبـيـداللّه بـن حـرّ جـعـفـي (د 68 ق) در قـصـر بـنـي مقاتل، خدمت آن حضرت رسيد و با اداي سوگند اظهار داشت كه هدف وي از خـروج كـوفـه آن بـوده است كه همانند عبيداللّه بن حرّ جعفي بـه نـفـع هـيـچ كدام، امام يا دشمنان، وارد جنگ نشود. آن گاه گفت:((امـّا خـداونـد يـاري كـردن تـو را در قـلبـم افـكند و به من جرأت بخشيد تا در اين راه با تو همگام باشم.)) امام حسين به وي نويد هـدايـت و امـنـيـّت داد و او را بـا خـود هـمـراه سـاخت (انساب الاشراف،3/384).

انس در كربلا مأموريّت يافت تا پيام امام حسين (ع) را به عمر بن سعد برساند. وي هنگام ملاقات با عمر بن سعد، به او سلام نكرد.عمر بن سعد پرسيد: ((چرا سلام نكردي؟ آيا ما را كافر و منكر خدا پـنـداشـتـي؟)) گـفـت: ((چگونه منكر خدا و پيامبر نيستي، اينك كه بـراي ريـخـتـن خـون فـرزند پيامبر دامن همّت به كمر بسته اي؟))عمر بن سعد لحظه اي سر به زير افكند و آن گاه گفت: ((به خدا سـوگـنـد مـي دانـم كه كشنده اين گروه در دوزخ است. ولي فرمان عبيداللّه بايد اطاعت شود (فرسان الهيجاء، 1/37).

انـس در روز عاشورا، همچون ديگر ياران امام حسين (ع)، پس از كسب اجازه از آن حضرت راهي ميدان شد؛ در حالي كه با بستن شالي بركـمـر، قـامـتش را راست نگه داشته و ابروان سفيدش را كه بر اثر كـهنسالي بر چشمانش افتاده بود، با پيشاني بند بسته بود. با مـشـاهـده حـالت او، امـام اشـك ريـخـت و فـرمـود: ((خـداونـد از تـو قبول كند، اي پيرمرد!)). (حياة الامام الحسين، 3/234).

انـس در حـالي كـه رجـز مـي خـوانـد، وارد ميدان كارزار شد و پس از مـبـارزه اي سـخـت و كـشـتن چهارده تن (المناقب، 4/111) يا هجده نفر(امـالي شـيـخ صـدوق / 138) از سـپـاهـيان دشمن به شهادت رسيد.مـقـبـره وي در بـارگـاه دسـته جمعي شهدا پايين پاي امام حسين (ع)واقع است.

كـميت بن زيد اسدي (د 126 ق) در سوگ وي و جيب بن مظاهر اسدي اشـعـار بـلنـدي را سروده است (ابصار العين / 100) در زيارتنامه هـاي رجـبـيـّه و نـاحـيـه نـيـز از وي يـاد شـده اسـت(اقبال، 3/346 و 78).

مـنـابـع: الاصـابـة فـي تـمـييز الصحابة، احمد بن علي بن حجر عـسـقـلانـي، ج 1 / عـادل احمد عبدالموجود و گروهي از نويسندگان(تـحـقـيـق و تـعـليـق)، دارالكـتـب العـلمـيـة، بـيـروت،اول، 1415 ق؛ ابـصـار العـيـن في انصار الحسين، محمد بن طاهرسـمـاوي / مـحـمـد جـعـفـر طبسي (تحقيق)، مركز الدراسات الاسلاميه لحرس الثورة، اول، 1419 ق؛ اسدالغابة في معرفة الصحابة، ابـن اثـيـر، ج 1، دار احـيـاء التـراث العـربـي، بـيـروت؛الاقـبـال، سيد بن طاووس، ج 3، جواد قيومي اصفهاني (محقق)، مكتب الاعـلام الاسـلامـي، دوم، 1419 ق؛ التـاريـخ الكـبـيـر،اسماعيل بن ابراهيم جعفي بخاري، ج 2، عبدالرحمن بن يحي يماني(تـصحيح و تعليق)، دارالفكر، بيروت؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، علي شيري (تحقيق)، دارالفكر، بيروت، 1415 ق؛ تـنـقـيـح المـقـال فـي عـلم الرجـال، عـبدالله مامقاني، ج 1، مطبعة المـرتـضـويـة، نـجـف، 1350 ق؛ حـيـاة الامام الحسين بن علي (ع)،بـاقـر شـريـف القـرشـي، ج 3، مـنـشـورات الداوري، قـم؛ ذخـيرةالداريـن فـيـمـا يـتعلق بسيدنا الحسين (ع)، عبدالمجيد بن محمدرضا حـسـيـنـي حـائري، ج 1، مـطـبـعـة المـرتـضـويه، نجف، 1345 ق؛الفـتـوح، ابـن اعـثـم، ج 5 / مـحمد عظيم الدين (تصحيح و تعليق)دارالندوة الجديدة، بيروت، اول، 1392 ق؛ الفتوح، ابن اعثم /مـحـمـد بـن احـمـد مـسـتوفي هروي (مترجم) / غلامرضا طباطبايي مجد(مـصـحـح)، شـركـت افـسـت، تـهـران،اول، 1372 ش؛ فـرسـان الهيجاء در شرح حالات اصحاب حضرت سـيـدالشـهـداء، ذبـيح اللّه محلاتي، ج 1، مركز نشر كتاب، دوم،1390 ق؛ مـنـاقـب آل ابـي طـالب، ابـن شـهر آشوب، ج 4، يوسف البـقـاعـي (تـحـقـيـق)، دار الاضـواء، بـيـروت، دوم، 1412 ق؛مـثيرالاحزان، ابن نما حِلّي، مدرسة الامام المهدي (عج)، قم، سوم،1406.

منابع ديگر: الاستيعاب في معرفة الاصحاب، ابن عبدالبر، ج 1 /عـلي مـحـمـد البـجـاوي (تـحـقـيـق)، دارالجـيـل، بـيـروت،اول، 1412 ق؛ أنـس ابن الاشـراف، بـلاذري، ج 3 /سـهـيـل زركـار، ريـاض زركـلي (تـحـقـيـق)، دارالفـكـر، بـيـروت،اول، 1417 ق؛ بـحـارالانـوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الا طهار،مـجـلسـي، ج 45، مـحـمدباقر البهبودي (تحقيق) مؤسسة الوفاء، بـيـروت، سوم، 1403 ق؛ ثقات، ابن حبان، ج 4، مؤسسة الكتب الثـقـافـيـة؛ رجـال الطـوسـي، طـوسي، منشورات الرضي، قم؛رجـال العـلامـة الحـلّي (الخـلاصـة)، عـلاّمـه حـِلّي / مـحـمـدصـادق بـحـرالعـلوم (تـحـقـيـق)، مـنـشـورات الرضـي، قـم، 1402 ق؛مـقـتـل الحـسـيـن، خوارزمي / محمد سماوي (تحقيق و تعليق) منشورات مـكـتـبـة المـفـيـد، قـم؛ مـقـتـل الحـسـين او حديث كربلا، مقرم، منشورات الرضـي، قـم، 1414 ق؛ الوافـي بـالوفـيات، صفدي، ج 6 /يـوسـف فان إ س (اعتناء)، دار النشر مرشتايز شتوتغارت، المان،1411 ق./ باقر درياب نجفي.