بازگشت

مجلس يزيد بن معاويه


1. عن الفضل بن شاذان، قال: سمعت الرضا عليه السلام يقول: لما جمل رأس الحسين عليه السلام الي الشام أمر يزيد لعنه الله فوضع و نصبت عليه مائدة، فاقبل هو و أصحابه يأكلون و يشربون الفقاع، فلما فرغوا أمر بالرأس فوضع في طست تحت سريره و بسط عليه رقية الشطرنج و جلس يزيد لعنة الله يلعب بالشطرنج و يذكر الحسين بن علي و أباه و جده و يستهزي ء بذكرهم، فمتي قامر صاحبه تناول الفقاع؛ فشربه ثلاث مرات ثم صب فضلته علي ما يلي الطست من الارض، فمن كان من شيعتنا فليتورع عن شرب الفقاع و اللعب بالشطرنج و من نظر إلي الفقاع أو إلي الشطرنج فليذكر الحسين عليه السلام و ليعلن يزيد و آل زياد، يمحو الله عزوجل بذلك ذنوبه و لو كانت بعدد النجوم. [1] .

از فضل بن شاذان نقل است كه امام رضا عليه السلام شنيدم كه مي گفت: «وقتي سر امام حسين عليه السلام را به شام بردند، يزيد - كه خدا نفرينش كند - دستور داد، آن را به نزدش نهادند و سفره اي برايش گستردند تا خود و يارانش خوردند و آب جو نوشيدند، هنگامي كه از غذا دست شستند، فرمان داد تا سر را در طشتي زير تختش نهادند و بر روي آن تخت، بساط شطرنج گستردند. يزيد - لعنةالله - نشسته


بود و با شطرنج بازي مي كرد و حسين بن علي و پدر و جد او (رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم) را ياد مي كرد و به سخره مي گرفت. هرگاه كه در قمار از دوستش مي برد، آب جو به دست مي گرفت و سه بار مي نوشيد و ته مانده ي آن را پيرامون طشت به زمين مي ريخت.

پس هر كس از شيعيان ما باشد، بايد از نوشيدن آب جو و بازي با شطرنج خودداري كند. هر كس چشمش به آب جو يا به شطرنج افتد و حسين عليه السلام را ياد كند و يزيد و آل زياد را نفرين نمايد خداي عزوجل به خاطر اين كار، گناهان او را، اگرچه به شمار ستارگان باشد، از ميان ببرد.

2. عن عبدالسلام بن صالح الهروي، قال: سمعت أبا الحسن علي بن موسي الرضا عليه السلام يقول: أول من اتخذ له الفقاع في الاسلام بالشام يزيد بن معاوية لعنه الله، فاحضر و هو علي المائدة. و قد نصبها علي رأس الحسين عليه السلام فجعل يشربه و يسقي اصحابه و يقول لعنه الله: اشربوا فهذا شراب مبارك و لو لم يكن من بركته ألا أنا أول ما تناولناه و رأس عدونا بين أيدينا و مائدتنا منصوبة عليه و نحن نأكله و نفوسنا ساكنة و قلوبنا مطمئنة.

فمن كان من شيعتنا فليتورع عن شرب الفقاع، فإنه من شراب اعدائنا، فان لم يفعل فليس منا. و لقد حدثني أبي، عن أبيه، عن آبائه عن بن أبي طالب عليه السلام، قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله: لاتلبسوا لباس أعدائي و لاتطمعوا مطاعم أعدائي و لاتسلكوا مسالك أعدائي، فتكونوا أعدائي كما هم أعدائي. [2] .

از عبدالسلام پسر صالح هروي نقل است كه گفت: از ابوالحسن علي بن


موسي الرضا عليه السلام شنيدم كه مي گفت: نخستين كسي كه در جهان اسلام برايش آب جو گرفتند يزيد پسر معاويه - لعنةالله - در شام بود. هنگامي كه آن را برايش آوردند كه او در سر سفره اي نشسته بود كه آن را بر روي سر حسين عليه السلام گسترده بود، وي مدام از آن مي نوشيد و به يارانش مي نوشانيد و مي گفت: بنوشيد كه اين شراب مباركي است، در بركت آن همين بس كه من اولين كسي هستم كه از آن مي نوشم در حالي كه سر دشمنان پيش دست ما و سفره ي ما بر روي گسترده است و ما از آن در حالي مي خوريم كه جانمان آسوده و دلمان با اطمينان آرام است.

امام رضا عليه السلام گويد: پس هر كس كه از پيروان ما باشد بايد از نوشيدن آبجو خودداري كند چرا كه آن، شراب دشمنان ما است و هر كس از آن خودداري نكند از ما نيست. و پدرم از پدرش به واسطه ي پدران و نياكانش از علي بن ابي طالب عليه السلام نقل مي كند كه او گفت: كه رسول خدا صلي الله عليه و آله گفت: لباس دشمنان مرا نپوشيد و غذاهاي دشمنان مرا نخوريد و به راه و روشهاي دشمنانم نرويد و گرنه شما نيز دشمنان من گرديد چنان كه آنها دشمنانم هستند.


پاورقي

[1] شيخ صدوق، کتاب من اليحضره الفقيه، ج 4، ص 419؛ همو، عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 22 - 23؛ همو، کتاب المواعظ، ص 131 - 132.

[2] شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 23.