بازگشت

روز عاشورا به روايت امام رضا


1. قال الرضا عليه السلام: إن المحرم شهر كان أهل الجاهلية يحرمون فيه القتال، فاستحلت فيه دماؤنا و هتك فيه حرمتنا و سبي فيه ذرارينا و نساؤنا و أضرمت النيران في مضاربنا و انتهب ما فيها من ثقلنا و لم ترع لرسول الله حرمة في أمرنا.

إن يوم الحسين أقرح جفوننا و أسبل دموعنا و أذل عزيزنا بأرض كرب و بلاء، أورثتنا الكرب و البلاء، إلي يوم الأنقضاء، فعلي مثل الحسين فليبك الباكون، فإن البكاء يحط الذنوب العظام.

ثم قال: كان أبي إذا دخل شهر المحرم لايري ضاحكا و كانت الكآبة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة ايام، فإذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته و


حزنه و بكائه و يقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام. [1] .

امام رضا عليه السلام گفت: «محرم، ماهي است كه مردمان جاهليت، جنگ را در آن، حرام مي دانستند، اما خون ما در آن ماه، حلال انگاشته شد و حرمتمان شكسته شد و كودكان و زنانمان به اسارت گرفته شد و آتش در خيمه هاي ما اندك شد و متاع و حشممان، به تاراج برده شد و در برخورد با ما، براي رسول خدا، حرمتي مراعات نشد. روز شهادت حسين عليه السلام ديدگان ما را زخمي ساخت و اشك چشمانمان را جاري كرد و عزيز ما را در زمين رنج و بلا، خوار نمود، زميني كه، تا قيامت، اندوه و بلا را براي ما باقي گذاشت. گريه كنندگان، بايد براي حسيني چنين گريه كنند كه گريه كردن، گناهان بزرگ را مي ريزد.

امام رضا عليه السلام سپس گفت: «آن گاه كه ماه محرم آغاز مي شد پدرم، امام موساي كاظم عليه السلام، خندان ديده نمي شد، و تا ده روز از ماه، گذشته، حزن و اندوه بر او چيره گي مي يافت و هنگامي كه روز دهم فرامي رسيد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه ي او بود. در آن روز مي گفت: اين روزي است كه حسين عليه السلام در آن كشته شد.»

2. عن أبي الحسن علي بن موسي الرضا عليه السلام قال: من ترك السعي في حوائجه يوم عاشورا قضي الله له حوائح الدنيا و الآخرة. و من كان عاشوراء يوم مصيبته و حزنه و بكائه جعل الله عزوجل يوم القيامة يوم فرحه و سروره و قرت بنا في الجنان عينه. و من سمي يوم عاشوراء يوم بركة و ادخر في لمنزله شيئا يبارك له فيما ادخر. و حشر يوم القيامة مع يزيد و عبيدالله بن زياد و عهمربن سعد - لعنهم الله


تعالي - إلي أسفل دركة من النار. [2] .

از امام رضا عليه السلام نقل است كه: «هر كس در روز عاشورا، كار و كوشش در خواسته هايش را ترك كند، خدا خواسته هاي دنيا و آخرت او را برآورده مي كند. و هر كس را روز عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه باشد، خداوند متعال روز رستاخيز را روز سرور و شادي اش قرار مي دهد و در بهشت چشمش به ديدار ما روشن مي گردد و هر كس روز عاشورا را روز بركت بخواند و در آن روز، براي خانه اش چيزي ذخيره سازد، آن چه ذخيره ساخته، براي او با خير و بركت نمي شود و در روز رستاخيز، با يزيد و ابن زياد و عمرسعد - كه نفرين خدا بر آن ها باد - به سوي درك اسفل دوزخ، همراه مي گردد.»

3. عن الريان بن شبيب، قال: دخلت علي الرضا عليه السلام في اول يوم من المحرم فقال لي: يابن شبيب أصائم أنت؟ فقلت: لا. فقال: أن هذا اليوم هو اليوم الذي دعا فيه زكريا ربه عزوجل، فقال: (رب هب لي من لدنك ذرية إنك سميع الدعاء). [3] فاستجاب الله له و أمر الملائكة فنادت زكريا و هو قائم يصلي في المحراب: (أن الله يبشرك بيحيي). [4] فمن صام هذا اليون ثم دعا الله عزوجل استجاب الله له كما استجاب لزكريا.

ثم قال: يابن شبيب، إن المحرم هو الشهر الذي كان أهل الجاهلية فيما مضي يحرمون فيه الظلم و القتال لحرمته، فما عرفت هذه الأمة حرمة شهرا و الحرمة


نبيها، لقد قتلوا في هذا الشهر ذريته و سبوا نساءه و انتهبوا ثقله فلا غفر الله ذلك أبدا.

يابن شبيب، أن كنت باكيا لشي ء فابك للحسين بن علي أبي طالب، فإنه ذبح كما يذبح الكبش، و قتل معه من أهل بيته ثمانية عشر رجلا مالهم في الارض شبيه. و لقد بكت السماوات السبع و الارضون لقتله. و لقد نزل إلي الارض من الملائكة أربعة آلاف لنصرة فوجدوه قد قتل، فهم عند قبره شعث غبر إلي أن يقوم القائم، فيكونون من أنصاره و شعارهم: يا لثارات الحسين.

يابن شبيب لقد حدثني أبي، عن أبيه، أنه لما قتل جدي الحسين عليه السلام مطرت السماء دما و ترابا أحمر.

يابن شبيب، إن بكيت علي الحسين عليه السلام حتي تصير دموعك علي خديك غفر الله لك كل ذنب أذنبته، صغيرا كان أو كبيرا، قليلا كان او كثيرا.

يابن شبيب، إن سرك أن تسكن الغرف المبنية في الجنة مع النبي و آله فالعن قتله الحسين.

يابن شبيب، إن سرك يكون لك من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسين عليه السلام فقل متي ما ذكرته: يا ليتني كنت معهم فأفور فوزا عظيما.

يابن شبيب، إن سرك أن تكون معنا في الدرجات العلي من الجنان، فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا. و عليك بولايتنا، فلو أن رجلا تولي حجرا لحشره الله مع يوم القيامة. [5] .


ريان بن شبيب گويد: «در نخستين روز محرم به پيش امام رضا عليه السلام رفتم، به من گفت: آيا روزه اي؟ گفتم: نه. گفت: امروز همان روزي است كه زكريا پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! مرا به لطف خويش فرزنداني عطا كن كه تو پذيرنده ي دعايي»، خدا، دعاي او را پذيرفت و فرشتگان را فرمود تا زكريا را كه در محراب ايستاده و نماز مي خواند، ندا در دادند: «خدا تو را به تولد يحيي، مژده مي دهد». هر كس در اين روز، روزه بگيرد و سپس خداي عزوجل را بخواند، خدا از او مي پذيرد، همان طوري كه از زكريا پذيرفت.

سپس گفت: «اي پسر شبيب! محرم، ماهي است كه مردمان جاهليت، در گذشته، به احترامش، جنگ و ستم را ناروا مي شمردند. اما اين امت، نه حرمت ماهش را نگه داشت و نه حرمت پيامبرش را دانست. آن ها در اين ماه فرزندان پيامبرشان را كشتند، زنانش را به اسيري گرفتند و دارايي اش را به تاراج بردند. خدا هرگز اين گناه را از آنها نبخشايد.

اي پسر شبيب! اگر خواستي به چيزي گريه كني، به حسين، پسر علي بن ابي طالب عليه السلام گريه كن كه او، چنان كه گوسفندي را سر مي برند سر بريده شد و هيجده مرد از خاندانش با او كشته شدند كه در روي زمين همانندي براي آنان نبود. هفت آسمان و زمين، در شهادت او گريستند و چهار هزار فرشته براي ياري اش به زمين فرود آمدند اما او را كشته يافتند. آنان آشفته و پريشان در كنار قبرش ايستاده اند، تا حضرت قائم عليه السلام قيام كند و از ياران او باشند و شعارشان «يا لثارات الحسين» است.

اي پسر شبيب! پدرم از پدرش، و او از جدش، به من خبر داد: «هنگامي كه جدم حسين عليه السلام كشته شد از آسمان، خون و خاك سرخ باريد.»


اي پسر شبيب! اگر براي حسين عليه السلام بگريي تا اشك چشمت بر گونه هايت جاري گردد، خدا هر گناهي كه كرده اي، چه كوچك باشد، چه بزرگ و چه اندك باشد، چه زياد، بر تو مي بخشايد.

اي پسر شبيب! اگر دوست داري در حالي برسي به حضور خدا كه گناهي نداشته باشي، حسين عليه السلام را زيارت كن.

اي پسر شبيب! اگر سكونت با پيامبر و آلش در غرفه هاي برافراشته ي بهشت، را خوش داري، كشندگان حسين را لعنت كن.

اي پسر شبيب! اگر دوست داري كه همانند پاداش كساني كه با حسين عليه السلام به شهادت رسيدند، داشته باشي، هر گاه حسين عليه السلام را ياد كردي، بگو: «اي كاش با آنان بودم تا به رستگاري بزرگ (شهادت) مي رسيدم!»

اي پسر شبيب! اگر مي خواهي در درجات والاي بهشت با ما باشي، به اندوه ما اندوهناك و به شادي ما شاد باش. و بر تو باد دوستي ما! اگر مردي، سنگي را دوست داشته باشد خدا او را با آن سنگ، در روز رستاخيز همراه خواهد ساخت.


پاورقي

[1] همان، ص 190 - 191.

[2] همان، ص 191.

[3] سوره‏ي آل‏عمران، آيه‏ي 38.

[4] سوره‏ي آل‏عمران، آيه‏ي 39.

[5] شيخ صدوق، الأمالي، ص 192 - 193؛ همو، عيون الخبار الرضا، ج 1، ص 299 - 300.