شهادت زهير بن قين
ثم برز من بعده زهير بن القين البجلي و هو يقول مخاطبا للحسين عليه السلام:
اليوم نلقي جدتك النبيا
و حسنا و المرتضي عليا
فقتل منهم تسعة عشر رجلا، ثم صرع و هو يقول:
أنا زهير و أنا ابن القين
أذبكم بالسيف عن حسين [1] .
پس از حر بن يزيد، زهير، پسر قين بجلي به ميدان رفت در حالي كه رو به امام حسين عليه السلام مي گفت:
- امروز به ديدار جدت پيامبر، برادرت حسن عليه السلام و علي مرتضي مي رسيم.
او پس از آن كه نوزده مرد از آن ها را كشت، به زمين افتاد و در آن حال مي گفت: من زهيرم، من پسر «قين»ام كه در برابر شما ايستاده، از حسين، دفاع مي كنم. [2] .
پاورقي
[1] همان، ص 224، ادامهي حديث پيشين.
[2] ممکن است که يکي از راويان، جاي اين دو رجز را عوض کرده باشد، چرا که رجز نخست بيشتر به توديع و بشارت ميماند و نزديکي وصال را ميرساند و هرگز تناسبي با شروع جدال و قتال ندارد و رجز دوم چنان است که بايد در اولين گام رسيدن به آوردگاه و در رويارويي با خصم، گفته شود.