بازگشت

قرائت شيخ صدوق از قيام عاشورا


قرائت شيخ صدوق از عاشورا كاملا ديني و الهي است. در زبان شيخ صدوق، پيوسته سخن از خدا، فرشتگان، پريان، روز رستاخيز، آسمان ها و عرش، پيوسته سخن از خدا، فرشتگان، پريان، روز رستاخيز، آسمان ها و عرش، جهان آخرت، معجزه، وحي و الهام، اخبار غيبي، ايمان و اعتقاد، و انبيا و اولياي الهي، جاري است. برخلاف قرائت رسمي و رايج امروزين كه سعي مي كند به امام حسين عليه السلام به عنوان يك انسان سياستمدار و رهبر سياسي نگاه كند، در قرائت شيخ صدوق، جز اشارت هاي گنگ و مجمل، اثري از دنيا، قدرت و حكومت ديده نمي شود.

عاشورا در اين قرائت، بيش از آنكه حماسه، انقلاب و حتي نهضت باشد يك فاجعه و مصيبت بزرگي است كه به زور بر امام حسين عليه السلام تحميل شده است. همچنين در اين نگاه، امام حسين عليه السلام بيش از آن كه قهرمان قيام و انقلاب باشد، قهرمان مظلوميت و معصوميت است.

در اين نگرش، وقايع و حوادث بيش تر از آن كه رنگ خاكي و مادي داشته باشد صبغه ي خدايي و ديني دارد و عجيب اين كه كشندگان امام حسين عليه السلام نيز دو از دين مي زنند و او را براي خدا و به اصطلاح قربة الي الله مي كشند! [1] برخي وقايع تا آن جا ماواراي طبيعت و عادت است كه گاهي منقولات، كاملا


اسطوره اي مي نمايد.

اين قرائت را در سه محور مي توان خلاصه كرد: «امتناع و فرار از بيعت»، «شهادت» و «مظلوميت تكان دهنده و بيداري بخش، همراه با معصوميت و صميميت مجذوب كننده و ايمان آفرين» كه از رفتار و كردار و گفتار امام حسين عليه السلام هميشه و در همه جا به وضوح پيدا است.


پاورقي

[1] شيخ صدوق، الامالي، ص 547.