بازگشت

اهميت عاشورا پژوهي


به نام خداوند مهرآيين و مهربان

امام حسين عليه السلام پس از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان علي عليه السلام، پرآوازه ترين پيشواي ديني در ميان مسلمانان به ويژه شيعيان است. امروز بيش از هر كس، از او و عاشوراي او ياد مي شد. اين توجه و عنايت به عاشورا بيش تر از آن جا سرچشمه مي گيرد كه انسان ها بيش از هر چيز از نبود عدل و آزادي و سيطره ي ستم و رياكاري در رنج بوده اند و امام حسين عليه السلام سنبل ستم ستيزي، درفش دادخواهي و رايت آزادي و رهايي است. روايت عاشورا اگر در چهره ي درست و دقيق خودش بيان شود، مي تواند رساتر از هر روايت ديگري رسواگر ستمگران و رياكاران باشد. بيان وقايع عاشورا، همچنين انسان هايي را كه بر خفت ستم پذيري به تكاپو براي رهايي وامي دارد. اساسا با بازخواني و بازگويي رنج هاي «مظلوم معصوم» و «شهي صادق» صداي آه مظلومان و محرومان، رساتر و رسواگرتر در جان ها مي پيچيد و مسند و منصب ستمگران، با اين طنين به لرزه مي افتد. جريان توفنده ي اين طوفان، همچنين پايه هاي مشروعيت آن ها را مي لرزاند و تا ريشه كن كردن رنج


رايجي كه انسان ها از ريا و ستم مي برند پيش مي راند.

در اين ميان آن چه عاشورا را تهديد مي كند، تحريف هاي رايج و پذيرفته شده اي است كه پيوسته از همديگر مي زايند و تا آن جا ادامه مي يابند كه «مقتل مظلوم» را به نفع «مسند ظالم» مصادره مي كنند كه اگر چنان شود ديگر سخن از «شهيد صادق و معصوم» درد هيچ مظلومي را دوا نخواهد كرد، بلكه خوشايند رياكاران بوده و تنها ستمگران را به كار خواهد آمد.

سوگمندانه ديربازي است كه اين تحريف بزرگ و گران، توسط برخي افراد ناآگاه، به عرصه ي واقعيت هاي كربلا را يافته است. از اين رو دانشوران درد آشنا را لازم است، تا دير نشده در برابر اين تحريف هاي زاينده و جسارت تحريف گران بكنند و گرنه عاشورا، اين آه رسا و معنادار از دست مظلومان و محرومان گرفته خواهد شد تا ديگر ناله اي نماند كه نور بخشد و رثايي كه رسا و رسواگر باشد. دور باد چنان روزي!

نويسنده ي اين سطور، سال ها است كه از اين درد ديني و فاجعه ي فرهنگي، پيوسته مي نالد و در اين راستا مدتي پيش، تحقيقي را با عنوان تحريف شناسي عاشورا و زندگاني امام حسين عليه السلام كه حاصل سال ها تلاش بود، به سامان رساند. همچنين سه سال پيش كتابي با نام شهيد فاتح، در تفسير تحليل هايي كه در طول تاريخ، درباره ي عاشورا بيان شده است توسط همين قلم آماده ي انتشار شد. اين دو اثر سال گذشته (1380) با عنوان كلي «عاشورا پژوهشي»، از طرف «دبيرخانه ي دين پژوهان كشور»، پژوهش برتر شناخته شد و جايزه و لوح تقديري را به خود اختصاص داد كه جاي شكرش باقي است. با اين وجود هيچ يك از اين دو تحقيق، تاكنون فرصت انتشار نيافته است كه اميدواريم در آينده ي نزديك،


توفيق اين كار به دست آيد.

به هر روي، افزون بر كارهاي پراكنده اي كه از راقم اين سطور درباره ي امام حسين عليه السلام و عاشورا منتشر شده، اين اثر سومين كار مفصلي است كه درباره ي عاشورا به سامان رسيده است. هدف ما در اين تحقيق آن است آب از سرچشمه برداريم؛ چرا كه اين آب زلال، هر چه در بستر زمان جاري تر شده و پايين تر غلتيده، گل آلوده تر گشته است؛ تا آن جا كه به صراحت و تأسف، توان گفت كتاب هايي هستند كه نام امام حسين عليه السلام را بر خود نهاده اند و بيش از آنكه «مقتل حسين» باشند، عنوان «قاتل حسين» را سزاوارترند؛ تا جايي كه با اندك درنگي در برخي از آن ها، مظلوميت مستمر حسين عليه السلام،ديدگان را در اشك مي نشاند و قلب را در اندوه مي فشارد كه:



بس كه ببستند بر او برگ و ساز

گر تو ببيني نشناسيش باز