بازگشت

به زودي انتقام خون امام حسين گرفته خواهد شد


ابن عباس روايت كرده و مي گويد:

به پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم وحي شد كه: خداوند فرمود:

من به سبب قتل يحيي بن زكريا عليهماالسلام هفتاد هزار نفر را كشتم و به جهت


فرزند دختر تو، هفتاد هزار و هفتاد هزار نفر را مي كشم. [1] .

و از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:

صد هزار نفر به جهت قتل حسين عليه السلام كشته شدند و هنوز خون او طلب نشده، و به زودي خون او طلب مي شود. [2] .

و از حضرت باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود:

... به خدا قسم! كشندگان حسين عليه السلام كشته شوند و هنوز خون او طلب نشده است. [3] .

آري، خون حسين عليه السلام خوني است كه به يك مرتبه كشتن قاتلان او تلافي نشود، يا به كشتن مباشرين قتل او، تلافي نشود، بلكه اگر عالم تلف شود، مقابل يك موي او نمي شود، و اگر دنيا سرنگون گردد، تلافي خون او نخواهد بود. [4] .



چگونه تلافي مي توان كرد كشتن كسي را كه پاره ي تن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بود و گوشت و استخوانش از گوشت و پوست رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم پرورش يافته بود؟

چگونه تلافي مي شود، كشتن كسي كه به كشتن او، طرق هدايت را منطمس و اساس شريعت را مندرس نمودند، احكام را ضايع و معطل و حق را مضمحل كردند؟

«فالويل للعصاة الفساق لقد قتلوا بقتله الاسلام، و نقضوا السنن و الأحكام، و عطلوا الصلاة و الصيام، و أذلوا رقاب البررة الكرام، لقد فقد بقتله التكبير و التهليل و التحريم و التحليل و التنزيل و التأويل».

چه نيكو مي گويد جعفر بن عفان طائي كه ازشعراي اهل بيت عليهم السلام بوده و در خدمت حضرت صادق عليه السلام اشعار را مي خواند و آن حضرت او را تعظيم مي كرد كه:



لبيك علي الاسلام من كان باكيا

فقد ضيعت أحكامه و استحلت



بايد گريه كنندگان بر خرابي اسلام بگريند كه احكام آن را ضايع كردند و اركان آن را در هم


شكستند.



غداة حسين للرماح ذرية

و قد نهلت منه السيوف و علت



فراموش نمي كنم آن زماني را كه از هر جانب نيزه ها را حركت مي دادند و بر بدن نازنين حسين عليه السلام مي زدند و از هر جهت شمشيرها بر بدن شريفش مي زدند تا آن كه شمشيرهاي خود را از خون بدنش سيراب كردند.



و غود رفي الصحراء لحما مبددا

عليه عناق الطير باتت وظللت



تا آن كه بدن شريفش را پاره پاره كردند و در ميان صحرا انداختند و تنها گذاشتند تا آن كه مرغان هوا در شب و روز در دور او به سر مي بردند.



فما نصرته امة السوء أذ دعا

لقد طاشت الأحلام منها و ضلت



اين بدترين امت ها او را ياري نكردند، با اين كه ايشان را خواند و از ايشان استغاثه نمود به تحقيق كه قبح كردار ايشان عقل ها را حيران كرده است.



ألا! بل محوا أنوارهم بأكفهم

فلا سلمت تلك الأكف و شلت



[آگاه باش!] او را ياري نكردند سهل است، بلكه به دست هاي خود مي خواستند نور او را فرونشانند، شل باد آن دست ها و بريده باد آن كف ها!



و ناداهم جهرا: أنا ابن محمد [5]

فان ابنه من نفيه حيث حلت



فرياد زد كه: آخر من فرزند محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم هستم و به خاطر جدم مرا ياري كنيد، يا دست از من برداريد.



فما حفظوا قرب الرسول و ما رعوا

و زلت بهم أقدامهم و استزلت



أذاقته حر القتل امة جده

هفت نعلها في كربلاء و زلت



مراعات قرابت و خويشي پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را نكردند، او و فرزندان او را كشتند، امت او بد لغزشي كردند و بسيار قبيح كاري از ايشان سر زد.



فلا قدس الرحمان امة جده

و ان هي صامت للاله وصلت



كما فجعت بنت الرسول بنسلها

و كانوا حماة الحرب حين استقلت [6] .



خدا پاك نگرداند اين امت را از اين لوث معصيت، هر چند نماز كنند و روزه بگيرند،


همچنانچه دل فاطمه عليهاالسلام را در مصيبت فرزندش بدرد آوردند.


پاورقي

[1] بحارالانوار: 298/45 ح 10.

[2] بحارالانوار: 298/45 ذيل ح 10.

[3] کامل الزيارات: 134 ح 154، بحارالانوار: 298/45 ح 6.

[4] شاعر در اين زمينه چه زيبا مي‏گويد:



اگر امام زمان عالمي به خون شويد

قسم به جان حسين، نيست خون بهاي حسين.

[5] در بحارالانوار آمده: «و ناداهم جهدا بحق محمد».

[6] بحارالانوار: 386/45.