بازگشت

زندگي در انتظار دولت اهل بيت


ابن قولويه از معاوية بن وهب روايت مي كند كه گويد:

در نزد حضرت صادق عليه السلام نشسته بودم كه پيرمردي با قد خميده آمد و سلام كرد، آن حضرت جوابش را دادند.


عرض كرد: يابن رسول الله! دستت را بده تا ببوسم.

آن حضرت دست خود را داد، آن مرد، دست شريف حضرت را بوسيد و گريست.

آن حضرت فرمود: چرا گريه مي كني؟

آن شيخ عرض كرد: فداي تو شوم، صد سال مي باشد كه به اميد دولت شما هستم، مي گويم امسال است و اين ماه است، امروز است و اصلا به كام دل خود نمي رسم.

«أراكم مقتولين مشردين و أري أعدائكم يطيرون بالأجنحة»؛ [1] .

شما را مي بينم كه در بدر مي باشيد و شما را به جور و ستم مي كشند و دشمنان شما را مي بينم كه پرواز مي كنند و هر جانب را زير بال گرفته اند.

در اين هنگام، چشم هاي مبارك آن حضرت از اشك پر شد و گريست و فرمود:

اي شيخ! اگر خدا تو را باقي دارد تا قائم ما را ببيني، در درجه اعلا خواهي بود و اگر مرگ تو را دريابد، در روز قيامت با اهل بيت پيغمبر عليهم السلام خواهي بود.

آن شيخ گفت: بعد از آن كه اين حديث را شنيدم، ديگر باكي ندارم.

[امام صادق عليه السلام فرمود:]

اي شيخ! پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «من در ميان شما دو چيز بزرگ سنگيني به امانت مي گذارم كه اگر به آن چنگ بزنيد، هرگز گمراه نمي شويد: يكي عترت و اهل بيت من است و ديگري كتاب خداست. [تو در روز قيامت مي آيي در حالي كه با ما هستي].

سپس آن حضرت فرمود: گمان نمي كنم كه تو از اهل كوفه باشي.

گفت: نه.

فرمود: پس اهل كجا هستي؟

گفت: از سواد و دهات كوفه، [قربانت گردم!].


فرمود: چقدر مسافت داري تا قبر جد مظلومم حسين عليه السلام؟

گفت: به آن نزديكم.

فرمود: به زيارت آن مي روي؟

عرض كرد: مي روم و آن حضرت را بسيار زيارت مي كنم.

حضرت فرمود:

اي شيخ! اين خوني است كه خدا آن را طلب مي كند.

به اولاد فاطمه عليهم السلام به مثل مصيبتي كه به حسين عليه السلام رسيد، نرسيده و نخواهد رسيد.

و به تحقيق كه او را با هفده نفر از اهل بيت او كشتند كه از براي خدا نصيحت مي نمودند و در راه خدا صبر كردند، خدا به ايشان بهترين جزاي صبركنندگان را دهد.

اي شيخ! هر گاه روز قيامت شود، پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي آيد و حسين عليه السلام با اوست و سر بريده اش را بر كف دست گرفته، خون از آن مي ريزد، پس پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي گويد: خدايا! از امت من بپرس كه چرا فرزند مرا كشتند؟!

[امام صادق عليه السلام] فرمود:

هر جزع و گريه مكروه است، مگر گريه بر حسين عليه السلام و جزع از براي او. [2] .


پاورقي

[1] در امالي طوسي و بحارالانوار آمده: «و لا أراه فيکم، فتلومني أن أبکي».

[2] امالي شيخ طوسي: 161 مجلس 6 ح 268، بحارالانوار: 313/45 ح14.