بازگشت

سر مطهر امام حسين و سخن رأس الجالوت


ابن طاووس امام حسين از ابن لهيعه، از عمر بن عبدالله چنين روايت مي كند: عمر بن عبدالله [1] مي گويد:

روزي رأس الجالوت مرا ملاقات نموده، گفت: به خدا قسم! ميان من و داوود عليه السلام هفتاد پشت فاصله مي باشد كه هنوز وقتي يهود مرا مي بيند به من تعظيم و تكريم مي كنند، و ميان شما و فرزند پيغمبر شما فاصله اي نمي باشد، مگر يك پشت، كه او را كشتيد. [2] .



فيا صاح اجزع من يزيد وجوره

و بغي أهالي الضيم و البغي و الردي



ألموا بأمر ليس يعهد مثله

و هموا بنكر سيئه لم يكن يري



اي رفيق! فرياد برآور و جزع و فزع كن و داد زن از ظلم يزيد و تابعانش كه امري را مرتكب


شدند كه مثل آن شنيده نشد.

و عملي را مرتكب شدند كه قبيح تر و رسوا كننده تر از آن عملي نبود.

اي والله! كاري كردند كه پيش از آن، چنين كاري شنيده نشده بود و مثل آن معهود نبود.

اي عزيز من! كجا شنيده شده كه سر فرزند پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را در مجلس شراب حاضر كنند و شرابخوار، چوب بر لب و دندان او زند و خاص و عام را حاضر نمايند و آنها را در زندان حبس نمايند؟!



لا غرو ان ناحت عليه سماؤها

أو ضجت الأملاك في الأقطار



أو مادت الأرضون بعد قرارها

أو ناحت الأطيار في الأوكار



به خدا قسم! تعجبي نيست آسمان متزلزل شود و به نعره ي رعد فرياد نوحه برآورد و ملائكه بخروشند.

يا زمين ها بعد از استقرارشان به تزلزل درآمده و مرغان هوا نوحه گري كنند.


پاورقي

[1] در اللهوف و بحارالانوار آمده: «از ابوالاسود محمد بن عبدالرحمان».

[2] اللهوف: 220، بحارالانوار: 141/45.