بازگشت

ورود اسراي اهل بيت به شام و اشعار يزيد ملعون


در بعضي از روايات وارد شده است:

در آن هنگام، يزيد لعين در بيرون شام در جايي كه آنجا را «جيرون» مي گفتند، بود. همين كه شنيد كه سرها را وارد شام كردند، اين اشعار را خواند - لعنة الله عليه و علي كلامه -:



لما بدت تلك الحمول و أشرقت

تلك الرؤوس علي ربي جيروني



نعق الغراب فقلت: صح و لا تنح

و لقد قضيت من النبي ديوني [1] .

چون سرها و اسيران اهل بيت عليهم السلام را وارد نمودند و علامات ورود ايشان در منزل جيرون ظاهر شد و زاغ محنت دم، شروع به خواندن نمود، به او گفتم: نوحه گري مكن، بلكه صداي شادي را بلند كن و صيحه مسرت را بركش كه دين خود را از پيغمبر گرفتم (لعنة الله عليه و علي كلامه).


چون اهل بيت عليهم السلام به نزديك شام رسيدند، بي شرمان شام به جهت تفرج و نظاره بيرون رفتند.


پاورقي

[1] بحارالانوار: 199/45 ح 40، با اندکي تفاوت.