بازگشت

زيارت امام حسين و ارواح مقدسه ي پيامبران الهي


ارواح مقدسه انبيا او را زيارت مي كنند، چنانچه از حسين بن ابي حمزه وارد شده كه گويد:

آخرين روزهاي بني اميه بود كه به جهت زيارت امام حسين عليه السلام مي رفتم، چون به غاضريه رسيدم صبر كردم كه مردم به خواب روند. غسل كردم تا به زيارت آن حضرت مشرف شوم. آمدم تا به در حاير رسيدم، ناگاه مرد خوش رو و خوشبويي ديدم، جامه هاي سفيد پوشيده بود، از حاير مقدس بيرون مي آمد، او به من گفت: برگرد كه نمي تواني به زيارت مشرف شوي.

من به كنار نهر فرات رفتم، خود را مشغول نمودم، تا نصف شب، باز غسل كردم و رفتم كه امام حسين عليه السلام را زيارت كنم، باز همان مرد را ديدم كه بيرون مي آمد، به من گفت: برگرد كه نمي تواني زيارت كني.

برگشتم و صبر كردم تا آخر شب شد، باز غسل كردم و رفتم كه به زيارت مشرف شوم، باز همان مرد بيرون آمد و به من گفت: نمي تواني زيارت كني.

گفتم: چرا نمي گذاري به زيارت فرزند پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و سيد شباب اهل جنت بروم؟ من از كوفه آمده ام و امشب، شب جمعه است، مي ترسم كه صبح شود و لشكر بني اميه مرا ببينند و بكشند.

گفت: برگرد، نمي شود، الان وقت زيارت نيست.

گفتم: آخر چرا؟

گفت: اندكي صبر كن، چرا كه موسي بن عمران عليه السلام از خداوند رخصت زيارت آن حضرت را خواسته، خداوند او را رخصت داده و اينك با هفتاد هزار ملائكه به


زيارت آن حضرت آمده اند و تا صبح در اينجا مي باشند، چون صبح شود، بيا زيارت كن.

من به كنار فرات برگشتم و صبر كردم تا صبح طالع شد، باز غسل كردم و آمدم، اين بار كسي را نديدم، زيارت كردم و نماز صبح را خواندم و به كوفه برگشتم [1] .

قطب راوندي از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه حضرتش فرمود:

«قبر الحسين عليه السلام عشرون ذراعا في عشرين ذراع روضة من رياض الجنة»؛

قبر امام حسين عليه السلام بيست ذراع در بيست ذراع زميني از روضه هاي بهشت است.

در آن معراج ملائكه است، هيچ ملك مقربي و هيچ پيغمبر مرسلي نيست، مگر اين كه از خدا زيارت او را مسألت مي نمايد، پس فوجي فرود مي آيند و فوجي بالا مي روند. [2] .


پاورقي

[1] کامل الزيارات: 221 ح 324، بحارالانوار: 408/45 و 59/101، با اندکي تفاوت.

[2] کامل الزيارات: 225 ح 332، بحارالانوار: 60/101.