بازگشت

امام حسين و حضرت موسي


خداوند موسي عليه السلام را كليم خود خواند و با او مناجات كرد؛ ولي سيدالشهداء عليه السلام را نيز به اين شرف ممتاز گردانيد.

چنانچه صاحب «بحارالانوار» و غيره نقل مي كنند:

امام حسين عليه السلام با انس بن مالك از راهي مي رفتند، رسيدند به قبر خديجه عليهاالسلام آن حضرت ايستاد و به انس فرمود: كنار برو، از من دور شو.

انس مي گويد: من خود را از او پنهان كردم، چون ايستادن او در نماز طول كشيد، شنيدم كه او مي گفت:



يارب! يارب! أنت مولاه

فارحم عبيدا اليك ملجاه



اي پروردگارم! اي پروردگارم! تويي آقا و مولاي من! رحم كن بر بنده ي حقيري كه تو پناه او مي باشي.




يا ذالمعالي! عليك معتمدي

طوبي لعبد تكون مولاه [1] .



اي صاحب صفات عاليه! اعتماد من بر توست؛ خوشا به حال بنده اي كه تو آقا و مولاي او باشي.



طوبي لمن كان خائفا أرقا [2] .

يشكوا الي ذي الجلال بلواه



و ما به علة و لا سقم

أكثر من حبه لمولاه



خوشا به حال آن بنده اي كه از خداوند خود خائف و ترسان بوده و به سوي پروردگار ذوالجلال خود، درد دل خود را شكايت نمايد.

و براي او مرض و علتي زيادتر از محبت او به مولايش نباشد.



اذا اشتكي بثه و غصته

أجابه الله ثم لباه



اذا ابتلي بالظلام مبتهلا

أكرمه الله ثم أدناه



خوشا به حال آن بنده اي كه از غصه ي خود شكايت كند؛ خدا او را پاسخ داده و لبيك در جوابش گويد.

و هر گاه در تاريكي و ظلمتي با او خلوت نمايد، از روي تضرع، خدا او را اكرام نمايد و به سوي خود نزديك گرداند.

انس گويد: بعد از آن كه اين را گفت، شنيدم كه در جواب او ندا آمد:



لبيك عبدي و أنت في كنفي

و كلما قلت قد علمناه



لبيك، اي بنده ي مؤمن! تو در حفظ وكنف من مي باشي؛ و هر چه را گفتي به تحقيق شنيديم.



صوتك تشتاقه ملائكتي

فحسبك الصوت قد سمعناه



ملائكه مشتاق آواز تواند و براي تو بس است، آواز تو و مطالب تو را دانستيم.



دعاك عندي يجول في حجب

فحسبك الستر قد سفرناه



دعاي تو از من محجوب نمي شود، بلكه از همه ي حجاب ها مي گذرد، براي تو كافي است، چرا كه ستر را به جهت تو برداشتيم.



لو هبت الريح من جوانبه

خر صريعا لما تغشاه






سلني بلا رغبة و لا رهب

و لا حساب اني أنا الله



خضوع، خشوع، خوف و ابتهال به نحوي بود كه اگر باد مي وزيد بر زمين مي افتاد.

از من، بدون تشويش و خوف سؤال كن و مترس كه منم خداوند با عزت تو. [3] .


پاورقي

[1] در بحارالانوار آمده: «طوبي لمن کنت أنت مولاه».

[2] در بحارالانوار آمده: «طوبي لمن کان خادما أرقا».

[3] بحارالانوار: 193/44 ضمن ح 5.