بازگشت

عبور اهل بيت از كنار قتلگاه


باري، آنها را اسير كرده و روانه ي كوفه نمودند.

و به روايتي: از جهت عناد، آنها را از قتلگاه گذرانيدند. [1] .

و به روايت ابن طاووس رحمه الله: آن اسيران، لشكر كفر اثر را قسم داده و گفتند:

«بحق الله الا ما مررتم بنا علي مصرع الحسين عليه السلام»؛

به خدا! ما را از محل كشته شدن حسين عليه السلام بگذرانيد.

چون آن اسيران را از نزديك قتلگاه گذرانيدند و آنان، آن شهيدان برهنه و عريان را كه با بدن هاي پاره پاره و دست و پاي بريده در خاك و خون غلطان بودند، ديدند


چنان خروشي برآوردند كه ساكنان ملأ اعلي را به تضرع و زاري درآوردند و چنان شورشي در ميان آن اسيران دل سوخته افتاد كه آشوب و انقلاب در جميع ذرات عالم افتاد و دست بر سرزنان و واحسين گويان خود را از شترها بر زمين انداختند. [2] .

در بعضي از روايات آمده: همه ي آنان به دور جسد سرور شهيدان جمع شدند، چون آن بدني را كه جبرئيل گهواره جنبانش بود و پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم بر سينه اش مي نشانيد برهنه، عريان و پاره پاره ديدند؛ همگي خود را بر روي آن جسد شريف انداختند و خون شريف او را بر رو و موي خود ماليدند و ناله ي «واحسيناه! وامظلوماه! واقتيلاه!» برآوردند.


پاورقي

[1] تظلم الزهراء عليهاالسلام: 225.

[2] اللهوف: 180 و 181، بحارالانوار: 107/45.