بازگشت

اهل بيت امام حسين و آغاز اسارت آنان


بدان كه بعد از نهب و غارت و سوزاندن خيمه ها و غير آن، دختران پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و بقيه زنان و كودكاني كه بودند اسير و دستگير كردند. به خدا قسم! اين حكايت،


جگرها را كباب مي نمايد، زيرا كه اسير كردن دختران پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را به اين ذلت، گفتني و شنيدني نيست.



ياليت صم صماخي قبل أن قرعت

اذني بسبي النساء الهاشميات



كاش كر بودم و نمي شنيدم كه زنان هاشميه از اولاد رسول هاشمي را اسير كردند.



مكشفات علي الأقتاب عارية

مصفودة بجسوم عبهريات



آه! كاش نمي شنيدم كه آنها را برهنه بر شتران بي كجاوه سوار كردند و بدن هاي ضعيف آنان را با قيد و زنجير مقيد نمودند.

بدان كه از بعضي از حكايات استفاده مي شود كه آنها را در محامل و كجاوه ها نشانيدند، چنانچه در حكايت مسلم جصاص خواهد آمد، [1] و لكن از روايات، زيارات، قصائد و اشعار علما برمي آيد كه ايشان را بر اقتاب عاريه - يعني پالان هاي عاري - نشانيدند. پدر و مادرم فداي مظلومي شما باد اي اهل بيت!

بلكه از اخبار و غيره برمي آيد كه آنها را به قيد و زنجير درآوردند، چنانچه در زيارت حضرت صاحب الامر - عجل الله تعالي فرجه الشريف - كه از ناحيه مقدسه صادر شده، مي فرمايد:

«و سبي أهلك كالعبيد، و صفدوا بالحديد، فوق أقتاب المطيات»؛

اهل و عيال تو را همانند بندگان اسير كردند و آنها را با آهن و زنجير مقيد كردند و به رقبه هاي شتران نشانيدند.

«تلفح وجوههم حر الهاجرات، يساقون في البراري و الفلوات، أيديهم مغلولة الي الأعناق، يطاف بهم في الأسواق»؛ [2] .

حرارت و تابش آفتاب، چهره هاي آنان را بريان كرد مي سوزانيد و آنها را در بيابان ها مي دوانيدند در حالي كه دست هاي آنها را به گردن هايشان بسته بودند در بازار مي گردانيدند.

محتشم مي گويد:



جمعي كه پاس محملشان داشت جبرئيل

گشتند بي عماري و محمل شترسوار




[شاعر ديگري مي گويد:]



عجبا من السبع الطرائق كيف لم

تنشق والأرضين لم تتصدع؟



أسفا عليه والكواكب كيف لم

تنقض والأفلاك لم تتعطل؟

تعجب مي كنم كه چرا آسمان هفتگانه منشق نگرديد؟ و چرا زمين ها شكافته نشد؟

متأسفم كه چرا ستاره ها بر زمين نريختند؟ و چرا افلاك از حركت نايستدند؟!



قتل ابن فاطمة و تلك حريمه

بيدي الأعادي لا كفيل ولا ولي



حسين عليه السلام پسر فاطمه عليهاالسلام را كشتند و اينك زنان و حريمش بر دست دشمنان گرفتارند نه ايشان را كفيلي و نه دوستي است.



هل تقبلون بأن خير نسائكم

في الأسر يستعطفن من لم يقبل؟



اي شيعيان! آيا مي پسنديد كه بهترين زنان شما - بلكه بهترين زنان عالم - را اسير كنند و آنان با التماس و مدارا گويند: به ما رحم كنيد و ما را اذيت مكنيد و كسي از آنان قبول نكند؟



قوموا اذا لم تدركوه تداركوا

تلك العقائل من أكف الجحفل



اگر سيد و مولاي خود را درك نكرديد كه جانتان را فدا كنيد و او را از دست كفار خلاص نماييد؛ برخيزيد و اين زنان مخدره را از دست اين لشكر كفر اثر خلاص كنيد.


پاورقي

[1] بحارالانوار: 114/45.

[2] بحارالانوار: 322/101.