لحظاتي كه امام حسين به شهادت رسيد
اما وقايع بعد از واقعه ي عظيم شهادت آن شمس فلك امامت و هادي شبستان ضلالت - چنانچه سيد بن طاووس رحمه الله، شيخ مفيد رحمه الله و ديگران نقل كرده اند - چنين است:
هنگامي كه آن حضرت به درجه رفيعه ي شهادت فايز گرديد و نفس مطمئنه ي او خطاب (ارجعي الي ربك راضية مرضية) [1] را اجابت نمود و الي الرفيع الأعلي گويان به عالم قدس ارتحال نمود و داغ مصيبتش بر دل و جان كاينات گذارده شد؛ باد سرخ عظيمي و غبار سياه مهيبي برخاست به نحوي كه عالم، سياه، ظلماني و تاريك گرديد، كه ديده ي هيچ كس، چيزي را نمي ديد به گونه اي كه آن قوم گمان كردند كه عذاب بر آنها نازل شده است. [2] .
در روايت ديگري آمده: زمين متزلزل شد، مشرق و مغرب عالم را ظلمت فرا
گرفت، آفتاب منكشف شد، آسمان خون باريد و منادي در افق اعلي ندا كرد:
«قتل [والله!] الامام ابن الامام، قتل والله! الحسين عليه السلام».
مردم همه در حيرت افتادند، لشكر مخالف سه مرتبه تكبير گفته و صدا به «الله اكبر» بلند كردند (!!!) [3] .
چه نيكو مي گويد:
و يكبرون بأن قتلت و انما
قتلوا بك التكبير و التهليلا
تكبير مي گويند كه تو را كشته اند اي ابي عبدالله! و حال آن كه با كشتن تو، تكبير و تهليل را كشتند و توحيد و خداپرستي را از بين بردند.
پاورقي
[1] سورهي فجر: آيهي 28.
[2] اللهوف: 176 و 177، بحارالانوار: 57/45، المنتخب: 452/2.
[3] مقتل الحسين عليهالسلام: 147، با اندکي تفاوت.