بازگشت

مراتب محبت


پس هر كس محبتش كامل تر و زيادتر مي باشد، دينش قوي تر مي باشد و مراتب محبت مختلف است، زيرا كه يكي به مرتبه اي مي باشد كه محبوب خود را از همه چيز دوست تر، بلكه از جان، مال، فرزند و عيال مقدم مي دارد.

و ديگر در مرتبه اي است كه بجز زبان، چيزي نيست. همين كه پاي امتحان مي آيد معلوم مي شود كه جز ادعا چيزي نبوده و در اين ميانه، مراتب مختلف است.

و چون محبت، امري باطني است، لذا بر همه كس صدق و كذب مدعي معلوم نيست، الا آن كه او را آثار و علاماتي است و از جمله آثار آن، اين است كه در شادي دوست شاد و در اندوه او، اندوهناك باشد. از اينجا است كه امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

«ان أكمل المؤمنين أحسنهم خلقا، و أكثرهم رقة علينا أهل البيت، و أشدهم حبا لنا و أكثرهم حزنا علينا، [و أكثرهم مودة لنا]»؛ [1] .

كامل ترين مؤمنان كسي است كه خلقش از همه نيكوتر، رقتش بر ما بيشتر، دوستي او از براي ما شديدتر و حزن او بر ما زيادتر از ديگران و مودتش به ما از غير بيشتر باشد.

والحق چگونه مي شود كه شخصي بشنود، يا ببيند كه مبحوب خود در بلايي مبتلا مي باشد، و زندگي بر او تلخ نگردد؟

چگونه مي شود كه بشنود محبوب ترين عالميان بي جرم و گناه، با لب تشنه و جگر برشته، نيز بر پهلويش، تير بر دهنش، سنگ بر پيشانيش و شمشير بر سرش


زدند و اشك از چشم نريزد و آه از نهاد بر نكشد؟

اين دوستي است؟ نه والله!

جاي اين است كه دوستانش خاكسترنشين شوند، در همه ي عمر سياه پوش باشند و در همه ي دهر بر او اشك ريزند.

چنانچه ملائكه تا قيامت بر او مي گريند و در مصيبت او، از گريه سست نمي شوند، مرغان مصيبتش را فراموش نكرده اند، آسمان بر او هنوز مي گريد و زمين هنوز از بليه ي او در اضطراب و درياها در موجند.


پاورقي

[1] المنتخب: 363/2، نظير اين روايت در بحارالانوار: 389/71 نيز آمده است.