بازگشت

روز عاشورا و تنهايي امام حسين


بدان كه حكايت مبارزه ي امام حسين عليه السلام و جدال و شهادت آن حضرت را اگر چه نمي توان در حين تقرير و تحرير درآورد كه جگرها را كباب مي كند، غايت و نهايت آنچه كه براي گوينده و شنونده مي باشد اين كه بگريد و بر سر و سينه زند و اينها لايق اين مصيبت نيست.

لكن ذكر محاربه ي آن شجاع مظفر و وارث حيدر صفدر و كيفيت قتال آن قتال ابطال و شير معركه جدال به نهجي كه از اخبار معتبر و اقوال معتمد رسيده؛ چون مشتمل بر فوايد عظيمه است - زيرا كه مشتمل بر معجزات كثيره اي است كه موجب زيادتي بصيرت دوستانش بوده و باعث حزن و اندوه قلوب شيعيانش مي باشد - لهذا مجملي از كيفيت قتال آن قطب فلك كمال در مقام تحرير - چنان كه علماي اعلام ذكر كرده اند - مي آوريم:

بعد از آن كه اصحاب، اقوام، برادران و فرزندان عزيز امام حسين عليه السلام به درجه ي شهادت رسيدند، آن حضرت به يسار و يمين نظر كرد و ياوري نديد، گفت:

«اللهم انك تري ما يصنع بولد نبيك»؛

خداوندا! مي بيني كه با فرزند پيغمبر تو چه رفتاري مي كنند.

پس، از جهت اتمام حجت صداي مبارك را به استغاثه بلند كرد كه:

هل من راحم يرحم آل الرسول المختار؟ هل من ناصر ينصر الذرية الأطهار؟

آيا رحم كننده اي هست كه به آل احمد مختار رحم كند؟ آيا ياري كننده اي هست كه جگرگوشه گان رسول ابرار را ياري نمايد؟

هل من مجير لأبناء البتول؟ هل من ذاب يذب عن حرم الرسول؟

آيا كسي است كه فرزندان فاطمه عليهاالسلام را فريادرسي كند؟ آيا كسي هست كه از


حرم پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم شر را دفع نمايد؟

هل من موحد يخاف الله فينا؟ هل من مغيث يرجوا الله في اغاثتنا؟

آيا خداپرستي هست كه در حق ما از خدا بترسد؟ آيا فريادرسي هست كه غزالان چمن امامت را فريادرسي نمايد؟

چون نداي بي ياوري و فرياد بي مددكاري آن منادي سپاه اندوه به گوش اهل حرم رسيد، صدا به گريه بلند كرده و خروش برآوردند.