بازگشت

نگاهي به فضايل حضرت علي اكبر


بدان كه بعد از شهادت حضرت عباس عليه السلام ديگر كسي نبود كه قدم در ميدان وفاداري گذارد، مگر فرزند پيشواي عالميان.


بنا بر مشهور، امام حسين عليه السلام سه پسر داشت: علي اكبر عليه السلام، علي اوسط عليه السلام و علي اصغر عليه السلام.

اما علي اكبر كه سيدالساجدين عليه السلام است بيمار و عليل بود و تاب رفتن به ميدان را نداشت.

و علي اصغر عليه السلام همان طفل شيرخوار بود. [1] .

پس علي اوسط كه مشهور به علي اكبر عليه السلام است، مصمم رفتن به ميدان شد.

علما در اين مورد اختلاف نظر دارند كه آيا مقتول بزرگتر است يا سيد الساجدين عليه السلام؟

ابن ادريس رحمه الله كه از مشاهير علماي شيعه است، مي گويد: علي عليه السلام مقتول بزرگتر بود و بر اين مطلب اصرار دارد و به بسياري از كلام اهل تاريخ و غير آن استشهاد مي نمايند. [2] .

لكن مشهور علما بر آن مي باشند كه سيدالساجدين عليه السلام بزرگتر بوده و آن كه كشته شده، كوچكتر بود. [3] .

و بالجمله علي اكبر عليه السلام جواني بود كه در حسن صورت و صباحت منظر بي نظير بود و شبيه ترين خلق به پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود و هر گاه مردم مشتاق لقاي پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم مي شدند بر او نظر مي كردند. [4] .

بنا به روايت محمد بن ابي طالب موسوي: مشهور شده آن حضرت هيجده سال از عمرش گذشته بود.

و ابن شهر آشوب نقل كرده كه: بيست و پنج سال از عمر شريفش گذشته بود. [5] .

بنابراين روايت، لازم مي آيد كه او بزرگتر باشد.

آن بزرگوار در شجاعت مشهور و مكني به ابوالحسن بود، مادرش ليلي، دختر


ابي مرة بن عروة بن مسعود ثقفي بود و اولادي نداشت.

و بنا بر بعضي از روايات: اولين كشته از بني هاشم بود [6] .

و اين روايت مؤيد است به آنچه در زيارت آن حضرت مي خوانيم كه:

«السلام عليك يا أول قتيل من نسل خير سليل...». [7] .

و بنا بر آنچه ابوالفرج اصفهاني در تاريخ خود ذكر كرده: اولين كسي كه در واقعه ي كربلا شد، آن بزرگوار بود. [8] .

و لكن مشهور است كه آخرين شهدا، بجز سيدالشهداء عليه السلام و علي اصغر عليه السلام بود. [9] .

آن حضرت در جلالت و بزرگي، خلق و خلق و شجاعت بي نظير بود.

روزي معاويه از كساني كه در مجلسش بودند پرسيد: چه كسي اولي و سزاوار به امامت است؟

گفتند: تو اولي و سزاواري.

گفت: نه؛

«أولي الناس بهذا الامر علي بن الحسين بن علي، جده رسول الله، و فيه شجاعة بني هاشم، و سخاء بني امية، و زهو ثقيف»؛

سزاوارترين مردم به امامت، علي بن الحسين است كه جد او رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي باشد و در او شجاعت بني هاشم، سخاوت بني اميه (!!!) [10] و بزرگي و خوشرويي بني ثقيف جمع مي باشد.

ابوالفرج اصفهاني مي گويد: مراد معاويه، از علي بن الحسين عليهماالسلام همين علي عليه السلام مقتول است. [11] .


حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام او را بسيار دوست مي داشت، حتي آن كه او را مدح نموده و اشعاري در مدح او فرموده، از آن جمله ابن ادريس در «سرائر» ذكر كرده كه حضرت امير عليه السلام در شأن او فرموده:



لم تر عين نظرت مثله

من محتف يمشي و من ناعل [12] .




پاورقي

[1] المناقب: 48/4، بحارالانوار: 330/45 ح 4.

[2] السرائر: 254/1 و255.

[3] الارشاد: 106/2، المناقب: 118/4.

[4] اللهوف: 113، مثيرالاحزان: 68، بحارالانوار: 42/45.

[5] المناقب: 118/4، بحارالانوار: 42/45.

[6] بحارالانوار: 45/45.

[7] بحارالانوار: 65/45.

[8] مقتل الطالبين: 86.

[9] رجوع شود به بحارالانوار: 46-42/45.

[10] پر واضح است که معاويه، آن منافق حيله‏گر منظورش از اين توصيف، بيان صفت سخاوت است که مي‏خواهد براي خاندان ستمگر اميه ثابت نمايد وگرنه، ستم‏ها و جنايات او روي تاريخ را سياه کرده است.

[11] مقاتل الطالبيين: 86.

[12] السرائر: 255/1، در مقاتل الطالبيين مي‏نويسد: اين اشعار در حق حضرت علي‏اکبر عليه‏السلام گفته شده است، مقاتل الطالبيين: 86.