بازگشت

صبر خاتم انبيا و شمه اي ازمصايب اهل بيت


و لكن كسي از آنها صبرش مثل صبر خاتم انبياء صلي الله عليه و آله و سلم نبود، و لهذا درجه اش از همه رفيع تر بود.

چنانچه از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:

چون رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به معراج رفتند، به او ندا رسيد:

«ان الله مختبرك في ثلاث لينظر كيف صبرك»؛ خدا تو را به سه چيز امتحان مي نمايد تا ببيند كه صبر تو در چه مرتبه است.

گفت: خداوندا! بر امر تو تسليم هستم و مرا قوت بر صبر نيست، مگر به لطف


تو، آن سه چيز، چيست؟

ندا رسيد:

اول آن كه، بايد فقرا و محتاجين را بر خود، اهل و عيال خود اختيار كني و خود به گرسنگي صبر كني.

گفت: خدايا! راضي شدم و بر امر تو تسليم شدم و توفيق و صبر از توست.

دوم آن كه، تو را قومت تكذيب مي كنند و تو در خوف و ترس شديد خواهي بود، بايد جان خود را در راه من بذل كني و با اهل شرك با جان و مال خود جنگ كني و بر اذيت هايي كه از ايشان و منافقين امت به تو مي رسد، صبر كني.

گفت: خداوندا! قبول كردم و راضي شدم و توفيق صبر از توست.

سوم، چيزي است كه به اهل بيت تو مي رسد:

امت تو به برادرت ظلم ها مي كنند، به او ناسزا مي گويند، او را به مشقت مي اندازند، او را توبيح و سرزنش مي نمايند و از حق خود محروم مي نمايند و آخر همه ي اينها، او را مي كشند.

گت: خداوندا! بر امر تو تسليم هستم [وقبول كردم] تو توفيق و صبر از توست.

«و أما ابنتك، فتظلم و تحرم و يؤخذ حقها [غصبا الذي تجعله لها]»؛

به دختر تو ظلم مي كنند، و او را محروم مي نمايند و حقي را كه تو به جهت او قرار داده اي، از او مي گيرند.

«وتضرب، و هي حامل، و يدخل علي حريمها و منزلها بغير اذن [ثم يمسها هوان وذل، ثم لا تجد مانعا و تطرح ما في بطنها من الضرب و تموت من ذلك الضرب]»؛

آه! بي اذن او داخل خانه و حريم او خواهند شد در حالتي كه حمل داشته باشد، و بر او ضربت خواهند زد و از آن ضربت، فرزندش سقط خواهد شد و او را خوار و ذليل خواهند كرد و آخر الامر از آن ضربت از دنيا خواهد رفت.

حضرت فرمود: [(انا لله و انا اليه راجعون) [1] پرودرگارا! قبول كردم و] تسليم


حكم تو هستم و از تو توفيق صبر مي طلبم.

پس ندا رسيد: دخترت را از برادرت، دو پسر خواهد بود:

«يقتل أحدهما غدرا و يسلب و يطعن»؛

يكي از دو فرزندان تو را از روي غدر مي كشند و او را برهنه مي كنند و خنجر بر او مي زنند.

حضرت فرمود: (انا لله و انا اليه راجعون) تسليم امر تو شدم [و از تو، توفيق صبر مي خواهم].

پس ندا رسيد:

اما فرزند ديگر او را امت به سوي جهاد مي طلبند،

«ثم يقتلونه صبرا، ويقتلون ولده ومن معه من أهل بيته، ثم يسلبون حرمه...»؛

پس او را مي كشند، همچنين اولاد او را و هر كه از اهل بيت من با اوست مي كشند، سپس حرم او را برهنه مي كنند، آنان به من استغاثه مي نمايند و لكن مقدر شده كه او و اهل بيت او كشته شوند و شهادتش حجت بر جميع اهل عالم باشد، پس اهل آسمان ها و زمين ها بر او خواهند گريست و ملائكه بر او مي گريند... [2] .

گفتني است كه اين حديث طولاني است و به همين قدر اكتفا شد.


پاورقي

[1] سوره‏ي بقره: آيه‏ي 156.

[2] بحارالانوار: 61/28 ح 24.