امام والد حقيقي
چون اين را دانستي بدان كه حيات، دو نوع حيات است:
1- حيات صوري ظاهري
2- حيات معنوي و حقيقي
حيات معنوي و حقيقي، حياتي است كه مرگي در پي ندارد و زندگاني است كه فنايي در عقب ندارد و آن [عزتي] است كه ذلتي بعد از آن نيست و غنايي است كه فقري بعد از آن نيست.
شكي نيست كه هرگاه والدين صوري كه واسطه ي حيات صوري هستند اين قدر حق ايشان در نزد عقل و شرع عظيم است. پس پدر و مادر حقيقي كه باعث حيات حقيقي مي باشند، حق ايشان قدرش عظيم تر خواهد بود؟
والد حقيقي امام عليه السلام مي باشد كه به واسطه ي او، حيات حقيقي حاصل مي شود، بلكه اين حيات ظاهري و اين نشانه ي دنيوي و آنچه در آن مي باشد نيز به واسطه ي وجود فائض الجود ايشان است.
اگر از بركت وجود ايشان نبود، عالم و مافيها نبود و خلق نمي شد و اگر به واسطه ي بركت نفوس قدسيه ايشان نبود، نزول بركات و دفع بليات نمي شد و عالم باقي نبود.
و اين مراتب در نزد اهل معرفت بسيار واضح و هويداست و در اخبار اهل بيت عليهم السلام مكرر به آن تصريح شده، چنانچه اميرالمؤمنين عليه السلام - در حديث طويلي به طارق بن شهاب - مي فرمايد:
«فهم رأس دائرة الايمان و سماء الوجود و قطب دائرة الموجود وضوء شمس المشرق [1] و نور قمره و أصل العز [والمجد] و مبدؤه و منتهاه...»؛
آنان ابتداي دايره ي ايمان، فلك وجود و قطب دايره ي موجودات اند كه دايره ي موجودات به آن مركز مي گردد و آنان روشني آفتاب و ماه، اصل و بيخ عزت وجلالت و ابتداء و انتهاي آن هستند. [2] .
درحديث ديگري از حضرت باقر عليه السلام روايت شده كه در حديث طويلي مي فرمايد:
«... بنا فتح الله، و بنا يختم الله، و نحن أئمة الهدي و العروة الوثقي و نحن الأولون و نحن الاخرون...»؛
...خداوند به وسيله ي ما امر عالم را افتتاح كرد و به وسيله ي ما ختم مي نمايد، ماييم پيشوايان هدايت و عروة الوثقي، ماييم اولين، ماييم آخرين...
در آخر حديث مي فرمايد:
«و نحن السراج لمن استضاء [بنا] و [نحن] السبيل لمن اقتدي [بنا]، و نحن الهداة الي الجنة، [و نحن عز الاسلام] نحن الجسور والقناطر،... نحن السنام الأعظم، بنا ينزل الغيث، و بنا تنزل الرحمة، و بنا يدفع العذاب و النقمة». [3] .
پاورقي
[1] در بحارالانوار آمده: «و قطب الوجود، و سماء الجود، و شرف الموجود، و ضوء شمس المشرف...»
[2] بحارالانوار: 170/25 ضمن ح 38.
[3] بصائر الدرجات: 83، کمال الدين: 206، بحارالانوار: 248/26، با تفاوت در الفاظ.