بازگشت

شب عاشورا، شب عبادت و مناجات


امام حسين عليه السلام به خيمه ي خود رفته، مستغرق درياي عبادت گرديد، گاهي در ركوع و سجود، گاهي در مناجات با معبود، گاهي در تضرع و دعا، گاهي در تلاوت و بكا، گاهي مشغول در تهيه ي اسباب حرب و گاهي در غم خواري اطفال بي گناه بود.

اهل بيت آن حضرت، زنان، دختران و خواهران از اضطراب و تشويش نمي آسودند. گاهي بر غريبي و مظلومي آقاي خود مي گريستند و گاهي در فكر حالت اسيري و دستگيري خود بودند. والله! شبي بر ايشان گذشت كه بر كسي نگذشت.



لا أقمرت ليلة صارت صبيحتها

بدور آل رسول الله في خسف



خدا نوراني نكند! شبي را كه در روز آن، ماه هاي فلك عصمت و جلالت منخسف و بي نور شدند.



لا أشرقت شمس يوم صار في غده

شموس آل رسول الله في كسف




خدا روشني ندهد! آفتاب آن روزي را كه در صبح آن، آفتاب هاي فلك رفعت و جلالت از ضرب نيزه و شمشير مخالفان بر زمين افتاده منكسف و بي نور گرديد.