بازگشت

طغيان دشمنان اهل بيت


لكن چون اولياي كفر و ضلالت، اهل حق و حق پرستان را ضعيف ديدند، فرصت را غنيمت شمرده، درصدد استحكام بناي كفر و طغيان و تشييد اساس بنيان شيطان برآمده، مردم را به سيرت جاهليت دعوت نمودند و بر طريقه ي شيطانيت واداشتند.

بعضي را به ظلم و ستم دست و پا بريدند، عده اي را حبس كرده و تازيانه زدند،گروهي را به تخفيف و وعيد قتل ونهب، برخي را به تطميع سيم و زر و بعضي را به


اميد منصب و بزرگي از دين بيرون كردند.

از بس احاديث موضوعه به گوش مردم خواندند، مدايح بني اميه و ديگران را مذكور شدند و افترا و دروغ به اهل حق نسبت دادند كه دل هاي خلق را از حق بري كرده ومحبت شيخين و بني اميه در سينه هاي مردم رسوخ كرده و به جاي آن، عداوت اهل بيت عليهم السلام در دل ها ريشه كرد تا اين كه سب علي و فاطمه عليهماالسلام را از لوازم شمردند و بعد از نمازها، در قنوت ها، خطبه ها، بعد از اذان و غير ذلك لعن مي كردند، حتي اگر فراموش مي كردند، قضا مي نمودند. (!!!)

چنانچه بعضي از علما نقل كرده اند كه:

روزي خطيبي در مصر لعن بر حضرت امير عليه السلام را فراموش كرد، بعد از فراغ از نماز، در بين راه متذكر شد و آن را قضا كرد و به جهت تبرك، مسجدي در آنجا بنا كرد و آن را مسجد «ذكر» (!!) اسم گذاردند. [1] .

اگر كسي را به تشيع متهم مي كردند او را مي كشتند. معاويه در اطراف به عمال خود نوشت و سفارش كرد:

هر جا گمان مي بريد كه شيعه اي است، يا كسي را كه علي، فاطمه، حسن يا حسين نام دارد، او را بكشيد. بلكه اگر كسي را متهم به تشيع كنند، او را نيز بكشيد، و بدين وسيله، چندين هزار نفر را به تهمت كشتند.

هر كس شعري در هجو علي و فاطمه عليهماالسلام مي گفت، يا مدح فلان و فلان، يا بني اميه را مي گفت به او جوايز بسياري مي دادند.

اگر حديثي در مذمت ايشان، يا مدح ديگران نقل مي كرد، او را خلعت هاي فاخره مي دادند و صاحب مناصب جليله مي گردانيدند.

د رمكتب خانه ها به معلمين سفارش مي كردند كه به طفل ها بعد از شهادتين، لعن و سب اميرالمؤمنين عليه السلام را بياموزند. (!!) [2] .

و بالجمله، در اين عقيده ي باطله، ريش ها سفيد شد و طفل ها به اين عقيده بار


آمدند و طريقه ي حق پرستي مستور گرديد و شيوه ي خداپرستي مخفي شد، سواد ظلم، فسق و كفر عالم را گرفت و اساس بنيان هدايت مندرس گرديد و اعلام هدايت منطمش شد.

كار به جايي رسيد كه يهود و نصارا زبان به طعن اهل اسلام گشودند و كفار از كردار خود راضي شدند و اهل اسلام را ارذل انام دانستند و كوششي كه سال هاي سال پيغمبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم و اصحاب گرامي او در اضمحلال طريقه ي كفر و جاهليت كردند، نزديك شد كه ضايع و بي فايده گردد و مردانگي هايي كه اميرالمؤمنين عليه السلام در همه ي عمر خود كردند، نزديك شد كه بي ثمر گردد.


پاورقي

[1] الغارات: 843/2.

[2] براي آشنايي با جنايات و بدعت‏هاي معاويه رجوع شود به: حديقة الشيعه: 472-451/1.