بازگشت

مصاديق ياري خدا


بنابراين مراد از نصرت خدا، نصرت كساني است كه به او اخص و اقربند، يا نصرت دين و شريعت اوست كه از هر چيزي نسبت به او اخص است و مرجع و


بازگشت هر دو به سوي يكي است.

از اين دو، به مقتضاي آيه ي شريفه، همه ي مؤمنان به نصرت دين الهي و تأييد شريعت و ملت او مأمورند، بلكه از آيه برمي آيد كه آن، مقتضاي ايمان و از لوازم آن است، پس هر كسي به مقتضاي اين، لازم است در نصرت دين، اعلاي كلمه ي حق، استحكام بناي شريعت و دفع اذيت شياطين و فساد مفسدين و تحريف مبطلين به دست، زبان و اركان -كيف ماكان - سعي نمايد.

و همين گروه را بس كه ايشان را در كتاب الهي گاهي «انصارالله» تعبير فرموده و گاهي به «جندالله» و گاهي به «حزب الله».

و هر يك از انبيا، اوصيا، علما، شهدا و صلحا به يك نحو نصرت دين الهي نموده و مي نمايند.

گروهي به شمشير و نيزه، با دشمنان او، كه كمر عداوت به خدا و رسول بسته اند و در مقام تخريب بنياد شريعت او بر آمده؛ جدال و قتال مي كنند و دفع شر ايشان را از اسلام مي نمايند.

گروهي ديگر به سنان زبان، با دشمنان مجادله و مقاتله مي نمايند و تيغ زبان و تير بيان آنها، تن هاي معاندين را بر خاك و سر و روي ايشان را چاك چاك نموده بر خاك هلاكت مي اندازند.

و عده ي ديگري با مداد و قلم و بيان، شبهات مخالفان را دفع، بلكه گردن گردنكشان را قطع مي نمايند.

و بالجمله، هر كس به يك نحوي در اعزاز دين الله و اعلاي «كلمةالله» كوشش نموده، خود را داخل در «حزب الله» مي نمايد، تو را هم اگر همتي است دست و پايي بزن و خود را در اين طريقه منسك نموده، تاج افتخار بر سر نهاده، خود را شرفياب شرف آن گردان.

اگر مي تواني با شمشير و نيزه، با دشمنان ايشان جهاد كن، اگر كشته شوي شهيد هستي و اگر بكشي سعيد و اگر نتواني پس با سنان زبان و شمشير بيان، دمار از روزگار كفار و اشرار برآور و خود را در زمره ي علماي ابرابر داخل دار، تا روز شمار روسفيد گردي.

و اگر از اين نيز محرومي به دست و زبان، ناصران دين الهي را نصرت نما و ياري كن، و آرزو كن كه: اي كاش من هم از ياوران دين الهي بودم و سر را در راه دوست


مي دادم تا از اين نعمت عظمي و عطيه ي كبري محروم نبودم كه به همين آرزو با ايشان در ثواب شريك خواهي بود.

چنانچه حضرت امام رضا عليه السلام به ريان بن شبيب فرمودند:

«يابن شبيب! ان سرك أن يكون لك من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسين عليه السلام فقل متي ما ذكرته: يا ليتني كنت معهم فأفوز فوزا عظيما»؛

اگر مي خواهي براي تو مثل ثواب كساني كه با حسين عليه السلام شهيد شدند باشد. پس هر گاه آن حضرت را ياد كردي بگو: كاش من هم با او بودم و جان خود را نثار قدمش مي كردم و به رستگاري عظيم فايز مي شدم. [1] .

و در حديث ديگري از پيغمبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم وارد شده كه فرمودند:

كسي كه از نصرت و ياري ما عاجز باشد، پس در نماز خود بر دشمنان ما لعنت نمايد، خدا آواز او را به جميع ملائكه - كه از ثريا تا عرش است - مي رساند و ايشان او را بر لعن كردن مساعدت مي نمايند، پس لعن او را مضاعف مي گردانند و مي گويند:

«اللهم صل علي عبدك هذا لقد بذل ما في وسعه ولو قدر علي أكثر من هذا لفعل»؛

خداوندا! بر اين بنده ات صلوات و رحمت فرست كه آنچه در وسع او بود بجا آورد و اگر زياده بر اين قدرت مي داشت، هر آينه بجا مي آورد.

پس ندا از جانب الهي مي رسد: دعاي شما را شنيدم و مستجاب كردم و رحمت خود را به روح او فرستادم و او را از برگزيدگان و نيكوكاران گردانيدم. [2] .


پاورقي

[1] بحارالانوار: 285/44 ضمن ح 23.

[2] تفسير امام حسن عسکري عليه‏السلام: 47، بحارالانوار: 223/27.