بازگشت

خورشيد رنگ پريده و بيمار


راستي كه سراينده ي نامدار و دلسوخته ي عرب، جناب «ابن قته» - آن گاه كه با ديدگاني اشكبار در مدينه بر خانه هاي شهيدان راه آزادي مي نگرد و مي سرايد - چه زيبا سروده است كه:

مرردت علي أبيات آل محمد

فلم ارها امثالها يوم حلت

فلا يبعدالله الديار و اهلها

و ان اصبحت منهم بزعمي تخلت

الا ان قتلي الطف من آل هاشم

اذلت رقاب المسلمين فذلت

و كانوا غياثا ثم اضحوا رزية

لقد عظمت تلك الرزيا و جلت

الم تر ان الشمس اضحت مريضة

لفقد حسين و البلاد اقشعرت

1- بر خانه ها و سراپرده ي خاندان محمد صلي الله عليه و آله و سلم گذر كردم و آنها را بسان روزگار پر افتخار پيامبر آباد و آزاد و در امنيت و آرامش نديدم.

2- خدا خانه هاي فرزندان پيامبر را از صاحبان آنان محروم نسازد، اگر چه به پندار من اينك آن سراها از صاحبان آزادمنش و بزرگوارشان محروم شده اند.

3- راستي كه سوگ سهمگين شهيدان سرفراز كرانه هاي فرات - كه از نسل و تبار بني هاشم و مايه ي افتخار آنان بودند - سر مردم مسلمان و اصلاح طلب را به نشان ذلت و خواري فرود آورد، و هم اينك نشان خواري و ذلت در جامعه هويداست!

4- فرزندان ارجمند پيامبر هماره مايه ي اميد و پناهگاه امنيت بخشي براي مردم بودند، اما اينك مصيبتي بر آنان رفته است كه از همه ي مصيبت ها اندوهبارتر است.

5- مگر نمي نگري كه خورشيد جهان افروز در سوگ حسين عليه السلام و يارانش رنگ پريده و بيمار است، و زمين و زمان از اين سوگ سهمگين به لرزه در آمده و


دگرگون شده است.

هان اي انسان آگاهي كه شمه اي از فداكاري ها و مصيبت هاي جانسوز پيشواي آزادي را مي شنويي و مي خواني، تو نيز در اين سوگ سهمگين به گونه اي رفتار نما و راه پرافتخاري را برگزين كه پيشوايان راستين دين خدا و حمايت گران و آموزگاران واقعي قرآن برگزيدند و رفتار كردند.