بازگشت

گزارش فاجعه به شام و مدينه


«عبيد» نامه اي به دربار شام نوشت و در آن نامه، شهادت پيشواي آزادي و اسارت خاندان پيامبر را به يزيد گزارش كرد.

آن گاه نامه اي با همين هدف و محتوا به استاندار مدينه «عمرو بن سعيد» فرستاد.با رسيدن نامه ي «عبيد»به حاكم مدينه، او بر فراز منبر شتافت و براي كساني كه حضور داشتند سخنراني كرد و در پايان سخن خويش، خبر شهادت سالار شايستگان حسين عليه السلام و ياران فداكار او و به اسارت رفتن خاندان پيامبر را به آگاهي مردم رساند.

با پخش اين خبر جانسوز شيون و فرياد بني هاشم به آسمان برخاست، مراسم سوگواري و عزاداري از سوي آنان بر پا شد، و بانوي دانشور و با شهامت زينب،


دختر عقيل [1] در رثاي حسين عليه السلام و يارانش به نوحه سرايي پرداخت و چنين سرود:

ماذا تقولون اذ قال النبي لكم

ماذا فعلتم وانتم اخر الامم؟

بعترتي و بأهلي عن مفتقدي

منهم اساري و منهم ضرجوا بدم

ما كان هذا جزائي اذ نصحت لكم

ان تخلفوني بسوء في ذوي رحمي

هنگامي كه پيامبر از شما بپرسد كه: هان اي آخرين امت ها! پس از من، با خاندان و فرزندان و عزيزانم چگونه رفتار نموديد؟ چرا گروهي را به خون آغشته ساختيد و گروهي را به بند اسارت كشيديد؟

پاداش خيرخواهي من و رنج هايي كه در راه نجات و رستگاري شما كشيدم، اين نبود كه پس من در حق نزديكان و بستگانم اين گونه ظالمانه رفتار كنيد!

2- و نيز آورده اند كه:

ايها القاتلون جهلا حسينا

ابشروا بالعذاب و التنكيل

كل من في السماء يبكي عليه

من نبي و شاهد و رسول

قد لعنتم علي لسان ابن داود

و موسي و صاحب الانجيل


1-هان اي كشندگان گمراه و نادان سالار شايستگان، حسين! شما را به عذاب دوزخ و شكنجه هاي مرگبار و رسواگر آن مژده باد!

2- همه ي آسمانيان و زمينيان، از پيامبران گرفته تا فرشتگان و فرزندان انسان، بر شرارت و شقاوت شما گريه مي كنند و بر شما لعنت و نفرين نثار مي نمايند،

3- شما بر زبان سليمان، موسي و مسيح - كه آورنده ي انجيل بود - لعنت شده ايد.


پاورقي

[1] عقيل فرزند ابوطالب بود و برادر جعفر طيار و علي عليه‏السلام او در سال هشتم به مدينه هجرت کرد و داناترين قريش در نسب شناسي، شناخت آداب و رسوم تيره‏هاي عرب و افتخارات و خصلت‏هاي نکوهيده‏ي آنان بود. او مردي زبان آور و حاضر جواب بود، و در سالخوردگي از نعمت بينايي محروم گرديد و گويي در سال 60 از هجرت از دنيا رفت او نسل پر افتخاري داشت که نوزده نفر از فرزندان و فرزندزادگان آزاديخواه او به همراه حسين عليه‏السلام بودند، و دخترش زينب نيز بانوي دانش و مبارزه و شعر بود که در سوگ حسين عليه‏السلام مرثيه‏هاي روشنگري سرود که از جمله اين سروده است. الاعلام، ج 4، ص 242.