بازگشت

يورش بر آشيانه ي خاندان پيامبر


پس از غارت پيكر نازنين پيشواي آزادي در شهادتگاه آن حضرت، دختركي از سوي خيمه هاي حسين عليه السلام بيرون آمد و چنان مي نمود كه از شهادت جانسوز آن بزرگوار و غارت بدن پاك و پاكيزه اش خبر ندارد و در انديشه آگاهي از رويدادهاي تازه است.

فردي به او گفت:

«يا امة الله ان سيدك قد قتل.»

هان ين بنده ي خدا! سرور شما كشته شد.

او با شنيدن اين خبر تكاندهنده، شيون كنان به سوي بانوان حرم دويد، و هنگامي كه زنان و دختران او را بدان حال تماشا كردند، گويي به فاجعه پي بردند؛ چرا كه همگي برخاستند و در برابر او به شيون و فرياد پرداختند و صداي ضجه و


گريه همه جا را پر كرد.

و درست در اين شرايط دردناك بود كه «خيل الله» به منظور غارت و تاراج سراپرده ي فرزندان پيامبر و مايه ي روشني ديدگان فاطمه عليهاالسلام به خيمه هاي آنان يورش بردند.