بازگشت

رخدادهاي هولناك پس از شهادت حسين


نويسنده ي كتاب «معالم الدين» مرحوم «برسي» [1] از ششمين امام نور آورده است كه: هنگامي كه پيشواي آزادي به دستور استبداد هراس انگيز مذهبي با آن شرايط غمبار به شهادت رسيد و خاندانش به اسارت رفت، فرشتگان به شيون آمده و رو به بارگاه خدا گفتند:

«يا ربنا! هذا الحسين صفيك و ابن صفيك و ابن بنت نبيك..»

پروردگارا، اين حسين - كه درودت بر او باد - بنده ي برگزيده ي تو و فرزند بنده ي برگزيده ي تو فرزند دخت فرزانه ي پيامبر توست كه به خاطر دفاع از اساسي ترين حقوق خود و بندگانت با تهمت دين ستيزي كشته مي شود، و خاندانش به بند اسارت كشيده مي شوند.

در پاسخ فرشتگان و به منظور آرامش خاطر بخشيدن به آنان خداي فرزانه سايه ي بلند پايه ي قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم را برافراشت و ندا داد كه: به دست دادگستر اين والاترين بنده ي بارگاهم انتقام خون پاك حسين عليه السلام را از ستمكاران خواهم گفت.

«فاقام الله ظل القائم عليه السلام و قال: بهذا أنتقم لهذا.»


و نيز آورده اند كه: هنگامي كه خون پاك حسين عليه السلام بر زمين ريخته شد، گرد و غباري تيره و تار - كه روشنايي روز روشن را شب تيره مي نماياند - آسمان نينوا را پوشاند، و در همان حال بادي سرخ وزيدن گرفت كه در آن بيابان نه چشم، چشم را مي ديد و نه پديده ي ديگري را؛ به گونه اي كه سپاه سياهكار استبداد پنداشت كه عذاب و بلا بر آنان فرود آمده است. ساعتي در آن شرايط هراس انگيز گذراندند تا آن تاريكي و توفان فرو نشست.


پاورقي

[1] مرحوم «ابو طاهر محمد بن حسين برسي» کسي است که «سيد بن طاووس» در لهوف و برخي از کتاب‏هاي ديگر خويش از کتاب او روايت مي‏آورد. الذريعه، ج 21، ص 198.