بازگشت

آزادي خواه صيداوي


آن گاه قهرمان ديگري براي جهاد و فداكاري آماده شد و پيش از حركت به سوي دشمن براي وداع آخرين به سوي حسين عليه السلام شتافت. نام اين قهرمان حق طلب و شجاع «عمرو بن خالد صيداوي» بود و عشق و ارادتش به خاندان رسالت زبانزد خاص و عام.

او نزد پيشوي شهيدان آمد و گفت:

«يا ابا عبدالله جعلت فداك قد هممت ان الحق باصحابك، و كرهت ان اتخلف فاراك وحيدا فريدا بين أهلك قتيلا.»

فدايت گردم اي پسر پيامبر! تصميم گرفته ام به ياران پاكباخته ي شهيدت بپيوندم و خوش ندارم از اين سعادت و نيكبختي تخلف ورزم، يا عقب بيافتم و شما را در برابر انبوه انبوه دشمن كينه توز، ميان خاندانت تنها بنگرم، و يا نظاره گر شهادت شما باشم. اجازه مي خواهم به ياري شما و اهداف شما مفتخر گردم.

سالار توحيدگرايان با دنيايي مهر و صفا رو به او كرد و در برابر اصرار او به رفتن، فرمود:

«تقدم فانا لاحقون بك عن ساعة.»

اينك كه در شور و شوق جهادي، به پيش برو كه ما نيز پس از ساعتي به شما خواهيم پيوست.

آن قهرمان فداكار گويي دنيا را به دست آورده بود، از سويي شادمان و با نشاط و از دگر سو اندوه زده و غمگين از تنهايي سالارش حسين عليه السلام، خود را به صف هاي گمراهان زد و پيكاري تحسين بر انگيز و قهرمانانه كرد تا به افتخار شهادت نيال آمد.