آيا نمي بينيد كه به حق و عدالت عمل نمي كند
پس از اين گفت و شنود حسين عليه السلام در ميان ياران به پا خاست، و پس از ستايش خدا و گراميداشت پيامبر چنين فرمود:
«انه قد نزل بنا من الامر ما قدر ترون، و ان الدنيا قد تنكرت و تغيرت و ادبر معروفها، و استمرت حدا، و لم يبق منها الا صبابة كصبابة الاناء، و خسيس عيش كالمرعي الوبيل.
الا ترون الي الحق لا يعمل به؟ و الي الباطل لا يتناهي عنه؟ ليرغب المؤمن في لقائه محقا، فاني لا أري الموت الا سعادة، و الحياة مع الظالمين الا برما.»هان اي ياران راه! حوادث و رخدادهايي بر ما فرود آمده است كه مي نگريد و بر همه ي شما آشكار است و چيزي از كسي پوشيده نيست. اينك، روزگار ما دگرگوني نامطلوب و ناپسندي يافته و ضمن رو كردن و آشكار شدن زشتي ها و خودكامگي ها، ارزش ها و شايستگي ها و زيبايي هاي معنوي و انساني از جامعه ي ما رخت بر بسته و نيكي ها بر اين مردم پشت كرده و روند تاريخ، در مسيري ناخواسته و نامطلوب در جريان است.
از فضيلت ها و كرامت ها و ارزش هاي انساني، جز اندك و ناچيزي، بسان قطره هايي كه به هنگام ريخته شدن آب در ته ظرف و يا اطراف جام مي ماند، بيشتر باقي نمانده است؛ و مردم در بند روزگار ما در يك زندگي ننگين و فاجعه باري بسان يك مزرعه يا بوستان آفت زده گرفتار آمده اند!
ياران من! آيا نمي بيند كسي به حق و حقيقت عمل نمي كند و از باطل روي گردان نيست؟ شايسته است كه مردم با ايمان از چنين محيط زورمدارانه و شرايط بسته و ننگيني به ملاقات پروردگار خود بشتابند؟!
من مرگ را در - در چنين شرايطي - جز سعادت نمي بينيم؛ و زندگي با اين ستمگران را ملال انگيز و جانفرسا مي دانم! [1] .
پاورقي
[1] و بدين سان حسين عليهالسلام در اين سخن جاودان و نداي حق طلبانهاش، به دو اصل اساسي رهنمون گرديد: 1- نخست هدف از شهادت راستين و آگاهانه و خالصانه را بيان فرمود، که بر پا داشتن حق و عدالت و سرنگون ساختن باطل و بيداد و دگرگون ساختن سبکها، شيوهها، سياستها، هدفها، آرمانها و اصلاح بنيادي جامعه در پرتو درايت و ژرفنگري و واقع بيني و قانونمداري است.
2- افزون بر آن هنگامهي مناسب و اقدام به موقع و به جاي کار را نشان داد، و روشن ساخت که هنگامهي شهادت وقتي است که حق و عدالت پايمال ميگردد، و باطل و فريب و بيداد، با بستن راههاي گفت و شنود منطقي و روزنههاي خردورزي و اصلاح پذيري، باقانون شکني و خشونت ميداندار ميشود؛ آري آنگاه است که مرگ هدفدار براي توحيدگرايان آزاده و اصلاحگران فضيلت خواه، نيک بختي و زندگي با تبهکاران رنج آور است.