بازگشت

گروه هايي از جنيان توحيدگرا


پس از آمدن فرشتگان و اعلام آمادگي آنان براي همراهي و ياري رساني به پيشواي آزادي، و پاسخ آن حضرت به آنان، گروه هايي از جنيان توحيدگرا و شايسته كردار به حضور آن حضرت آمدند، و گفتند:هان اي سالار ما! ما شيعيان و ياران تو هستيم و گوش جان به فرمانت داريم؛ از اين رو هر دستوري داري بيان كن تا به انجام رسانيم.

اگر به فرمان دهي تا همه ي دشمنان بدانديش و خشونت كيش تو را نابود سازيم، پيش از آن كه شما از اين جا حركت كني ما آنان را در هم مي نورديم، و شما همين جا بمان.

اما پيشواي آزاي براي آنان از بارگاه دوست پاداش پرشكوه خواست و فرمود: آيا قرآن شكوهباري را كه بر نياي گرانقدرم پيامبر فرود آمده است، نخوانده ايد كه مي فرمايد:

«قل لو كنتم في بيوتكم لبرز الذين كتب عليهم القتل الي مضاجعهم» [1] .

هان اي پيامبر! بگو: اگر شما در سراي خويشتن هم بوديد، آن كساني كه كشته شدن بر آنان مقرر گرديده بود، با پاي خويش به سوي آرامگاه هايشان مي شتافتند؛ چرا كه


از مرگ و قانون جهان شمول آن گريزي نيست؟

گفتند: چرا.

فرمود: اينك اگر من در وطن خويش يا در كنار خانه ي خدا بمانم، در آن صورت اين مردم شوربخت و هوادار استبداد با چه وسيله اي بايد در بوته ي آزمون قرار گيرند؟ و بايد چه كسي به جاي من در شهادتگاهم سر بر بستر شهادت گذارد؟

خداي فرزانه آن روزي كه زمين را گسترانيد و براي زندگي انسان ها آماده ساخت، آن سرزمين را براي من برگزيد، و شهادتگاه مرا در آن جا پناهگاه شيعيان و دوستداران راستين ما خاندان رسالت قرار داد. ذات بي همتاي او در آن جا كارهاي شايسته و نمازها و دعاهاي آنان را مي پذيرد، و پاداشي پرشكوه مي دهد؛ و آنان نيز در آن جا رحل اقامت مي افكنند، و آن جا براي آنان مايه ي امنيت و آرامش خاطر در اين جهان و جهان ديگر خواهد شد.

اما شما اي توحيد گرايان و حق طلبان جن! اينك برويد و روز شنبه - كه روز جاودانه و الهام بخش عاشورا خواهد بود - نزد من بياييد؛ همان روزي كه من در واپسين ساعت هاي آن پس از شهادت جانسوز خاندان و بستگان و برادران و يارانم غريب و تنها به شهادت خواهم رسيد، و آن گاه سر سرافرازم به سوي بارگاه يزيد هديه خواهد رفت، آري، شما آن روز بياييد.

آنان گفتند:هان اي محبوب خدا! و اي فرزند محبوب خدا! به خدا سوگند اگر نه اين بود كه انجام فرمانت بر ما لازم است، و نافرماني ات ناروا و ناپسند مي باشد، در اين مورد دستور شما را ناشنيده مي گرفتيم، و تمامي دشمنان كينه توز و تاريك انديش و بيدادگرت را پيش از دسترسي و آسيب رساني به جان گرامي ات نابود مي ساختيم، اما چه كنيم كه فرمانبرداري شما لازم و نافرماني شما ناپسند است.

حسين عليه السلام فرمود: به خداي سوگند كه ما خاندان پيامبر، بر نابودي آنان از همه ي شما تواناتريم، اما هدف اين است كه راه نيك بختي و نجات، و بيراهه ي خواري و سرافكندگي آشكار گردد؛ و كسي براي انتخاب راه بهانه و دستاويزي نداشته باشد، تا آن كساني كه راه هلاكت و عذاب را بر مي گزينند، آگاهانه و آزادانه گام سپارند؛ و آن كساني هم كه راه آزادگي و سرفرازي را گام مي سپارند، بر اساس آگاهي و آزادمنشي گام سپارند.



پاورقي

[1] سوره‏ي 3، آيه‏ي 154.