«هاني» كه مردي روشن و آگاه بود، در برابر فريبكاري «باهلي» پايداري كرد و گفت: به خداي سوگند كه اين كار مايه ي سرافكندگي و رسوايي است. من با اين كار در


حقيقت ميهمان گران قدر خويش، و كسي را كه به سراي من آمده است، و سفير فرزند پيامبر خدا نيز هست، او را بي هيچ جرم و گناهي به دست دشمن بيداد پيشه سپرده ام، و با اين كه زنده و از سلامت برخوردارم و يارانم بسيار است از جان گرامي او و حقوق و امنيت اش دفاع نكرده ام؛ نه، به خداي چنين نخواهد شد. اگر خود در اين شهر و ديار تنها و بي ياور هم باشم «مسلم» را به جلادان استبداد نخواهم سپرد و در راه او و آرمان هاي بلند و مردمي اش تا آخرين نفس مقاومت خواهم كرد.