بازگشت

بيعت خود جوش و همگاني مردم با سفير آزادي


سفير حسين عليه السلام، آن حضرت و خاندانش را بدرود گفت، و رهسپار كوفه گرديد. پس از پيمايش راه و ورود به كوفه، در محفل دوستداران خاندان پيامبر حضور يافت و نامه ي پيشواي آزادي را براي مردم مشتاق خواند، و آنان با شنيدن پذيرفته شدن دعوتشان از سوي آن حضرت، بسيار شاد و شادمان شدند، و دريافتند كه او به زودي خواهد آمد.

آنان نخست سفير آزادي را در خانه «مختار» بردند، و سراي او به مركز آمد و شد دوستداران خاندان پيامبر تبديل شد. مردم گروه گروه به ديدار «مسلم» مي شتافتند و او نيز در اجتماع آنان نامه ي حسين عليه السلام مي خواند و آنان يكپارچه اشك شوق مي ريختند! [1] كار شور و ارادت مردم به جان آمده بالا گرفت، تا آن جايي كه هيجده


هزار نفر با مسلم به عنوان سفير و نماينده ي پيشواي آزادي است دست بيعت و همراهي دادند.


پاورقي

[1] نامه‏ي آن حضرت به همراه «مسلم» در پاسخ نامه‏هاي دعوت مردم کوفه اين گونه بو:

بسم الله الرحمن الرحيم

من الحسين بن علي الي الملاء من المؤمنين و المسلمين.

أما بعد: فان هانيا و سعيدا قدما الي بکتبکم، و کانا آخر من قدم علي من رسلکم. و قد فهمت کل الذي قصصتم و ذکرتم، و مقالة جلکم انه ليس علينا امام، فاقبل لعل الله [ان] يجمعنا بک علي الحق و الهدي.

و انا باعث اليکم اخي و ابن عمي و ثقتي من اهل بيتي مسلم بن عقيل، فان کتب الي انه قد اجتمع راي ملائکم، و اولي الحجي و الفضل منکم، علي مثل ما قدمت به رسلکم و قرئت في کتبکم، فاني اقدم اليکم وشيکا، ان شاء الله.

فلعمري ما الامام الا الحاکم بالکتاب، القائم بالقسط، الدائن بدين الحق، الحابس نفسه علي ذلک لله. و السلام

به نام خداوند بخشاينده‏ي مهربان

از حسين بن علي عليه‏السلام به سوي مردم با ايمان و مسلمان

اما بعد؛ نامه‏هاي شما به وسيله‏ي هاني و سعيد رسيد، آنان آخرين فرستادگان شما به سوي من بودند، و آنچه را بيان کرده بوديد، دريافتم. پيام و گفتار همه‏ي شما اين است که: امام و پيشوايي راستين نداريم، به سوي ما بيا، شايد خدا به وسيله‏ي تو ما را به عدالت و هدايت و راستي و نجات گرد آورد.

اينک من برادر و فرزند ارجمند عمويم «مسلم بن عقيل» را که در خاندان من درست انديش و مورد اطمينان من است به سوي شما فرستادم، و به او سفارش کرده‏ام که انديشه و رأي شما را براي من بنويسد؛ بر اين باور اگر او پس از مطالعه‏ي براي من بنويسد که رأي و ديدگاه مردم شما و خردمندان و تدبيرگران شما، هماهنگ و يکپارچه، و آن گونه است که فرستادگان شما گفته‏اند، و در نامه‏هاي شما خوانده‏ام، در آن صورت به خواست خدا به زودي به شهر و ديار شما خواهم آمد.

به جان خودم سوگند! امام و پيشواي راستين تنها آن کسي است که بر اساس مقررات کتاب پرشکوه خدا حکومت کند، عدل و داد را با راستي برپاي دارد، به دين حق و عدالت عمل نمايد، و هماره در انديشه‏ي به دست آوردن خشنودي خدا، خداپسندانه زندگي نمايد، و السلام.