بازگشت

مبارزه با بلاي فساد و استبداد


پس از آن دو تن، عبدالله بن عمر به حضور حسين عليه السلام شرفياب گرديد، و از آن حضرت خواست تا در صورت امكان با سركردگان استبداد و انحصاري حاكم، به گونه اي كنار آيد و صلح و آشتي كند، و بدين وسيله او را از مبارزه و درگيري بر حذر داشت؛ اما حسين عليه السلام در پاسخ او فرمود:

«يا أبا عبدالرحمان! اما علمت ان من هوان الدنيا علي الله تعالي أن رأس يحيي بن زكريا اهدي إلي بغي من بغايا بني اسرائيل؟!

أما تعلم ان بني اسرائيل كانوا يقتلون ما بين طلوع الفجر الي طلوع الشمس سبعين نبيا، ثم يجلسون في أسواقههم يبيعون و يشترون كأن لم يصنعوا شيئا؟

فلم يجعل الله عليهم، بل أخذهم اخذ عزيز ذي انتقام، اتق الله يا أبا عبدالرحمان! و لا تدع نصرتي.»


ها اي بنده خدا! آيا ندانسته اي كه از خواري و بي مقداري دنيا در پيشگاه خدا است كه سر بريده ي «يحيي» [1] فرزند گرانقدر «زكريا» را به خاطر ستم ستيزي و مبارزه با فساد و استبداد به دربار زشت كرداري از پليدان بني اسرائيل به ارمغان بردند؟

آيا ندانسته اي كه بني اسرائيل از فاصله ي ميان سپيده ي فجر تا طلوع خورشيد، ده ها پيام آور خدا را به خون مي نشاندند و پس از جنايات سهممگين دكه هاي خود را مي گشودند و به خريد و فروش مي پرداختند؛ چنان كه گويي دست به جنايت و بيدادي نزده اند؟

و با اين وصف خدا در كيفر آنان شتاب نورزيد، بلكه مهلت هم داد تا شايد به خود آيند و جبران تباهي ها كنند؛ اما هنگامي كه به خود نيامدندو در اصلاح ناپذيري پافشاري كردند، با شدت و قدرت، گريبان آنان را گرفت و به عذابي سخت گرفتارشان ساخت! هان اي بنده ي خدا! اينك كه چنين است پرواي خدا را پيشه ساز و از خشم او بترس و دست از ياري و همراهي ما در مبارزه ي مسالمت آميز با بلاي انحصار و تاريك انديشي - براي نجات دين و مردم - برمدار.



پاورقي

[1] حضرت يحيي عليه‏السلام از پيام‏آوران بزرگ خداست، که به دستور حکمراني خودکامه و هواسران، با وسوسه‏ي زني بدانديش و زشتکار به شهادت رسيد، و سر نازنين او هديه فرستاده شد. اين پيام آور بزرگ خدا با امام حسين عليه‏السلام شباهت‏هايي دارد.

الف - او شش ماهه ديده به جهان گشود؛ و حسين عليه‏السلام نيز همانند او بود.

ب - نام او از سوي خدا برگزيده شد و تا زمان ولادت‏اش بي سابقه بود، نام بلند حسين عليه‏السلام هم از بارگاه خدا آمد و تا طلوع خورشيد وجودش در جامعه بي سابقه بود.

ج - کشنده‏ي تاريک انديش آن پيامبر خدا، بي اصل و تبار بود؛ و قاتل حسين عليه‏السلام نيز همان گونه بود.

د - در شهادت آن حضرت آسمان و زمين گريستند؛ همين گونه در شهادت جانسوز حسين عليه‏السلام.

ه - سر بريده‏ي آن حضرت ميان طشت نهاده شد؛ همانسان سر بريده‏ي پيشواي آزادي.

ز - سر سرفراز آن حضرت از سوي بيدادگران به زشتکاري اصلاح نپاذير هديه شد، همين گونه سر سرفراز حسين عليه السلام به رهبر خودکامه و اصلاح ناپذير استبداد اموي هديه گرديد.