بازگشت

اما اين كتاب


كتابي كه اينك فراروي شما خواننده گرامي است، ترجمه و نگارشي است از كتاب ارزشمند «اللهوف علي قتلي الطفوف» [1] نوشته ي عالم پارسا و حديث نگار آگاه و پرواپيشه، جناب «سيد بن طاووس» قدس سره مي باشد، كه پيرامون حساس ترين فرازهاي زندگي الهام بخش و نور افشان بزرگ پرچمدار آزادي و حقوق بشر، حضرت حسين عليه السلام نگارش يافته است.

در مورد شخصيت والاي حسين عليه السلام و رويداد غمبار و جاودانه ي عاشورا، تاكنون مقالات بي شمار و كتاب هاي بسياري نوشته شده، ودانشمندان و پژوهشگران


قرون و عصار در گذر زمان هر كدام از زاويه ي به اين پديده ي بي نظير و اين رويداد استبدادستير نگريسته، و هر كدام درباره ي بعدي از ابعاد گوناگون فكري، فرهنگي، عقيدتي، اجتماعي، سياسي، حماسي، عاطفي، حقوقي، اخلاقي و انساني آن به كتند و كاو نشسته و به تناسب كشش فكري خويش، درس ها آموخته و قطره اي از آن درياي مواج را براي ديگران به ارمغان آورده اند؛ اما در ميان كتاب هايي كه در اين مورد نگارش يافته، اين كتاب داراي امتيازات ويژه اي است:

1- اين كتاب در ميان همه ي كتاب هاي كه رويداد جانسوز عاشورا را به تابلو مي برند، به گونه اي اديبانه، هنرمندانه و جالب نگارش يافته است، كه ضمن رعايت گزيده نگاري و سنجيده نويسي، از جامعيت، كمال و رسايي ويژه اي بهره ور است؛ چرا كه نويسنده ي دانشمند آن در همين كتاب كم حجم، افزون بر جريان ولادت حسين عليه السلام و پيشگويي پيامبر از آينده ي جامعه و رويداد تكان دهنده ي شهادت آن حضرت، همه ي مطالب حساس و نكات مهم رويداد كربلا را، از همان آغاز شكل گيري جنبش استبداد سيتز و آزادي خواهانه ي عاشورا در مدينه تا هجرت پيشواي آزادي به همراه خاندانش به مكه و عراق،

رويدادهاي جانسوز كربلا و فداكاري شگفت آور ياران و خاندان حسين عليه السلام منطق اصلاح طلبانه و انساني آن حضرت،

منظق خردستيز و خشونت كيش و تاريك انديش استبداد اموي، تااسارت خاندان پيامبر و بازگشت آنان به مدينه پس از رساندن پيام آزادي خواهانه ي عاشورا و روشنگري شور آفرين و شعورانگيز امام سجاد عليه السلام، دختران فرزانه و انديشمند و پر معنويت فاطمه عليها السلام و ديگر اسيران آزادي بخش آل رسول، همه و همه را به صورت فشرده، اما گويا و جالب گزارش مي كند.

2- امتياز ديگر اين كتاب در نوع خوداين است كه چارچوب مطالب و گزارش آن از سخنان پيامبر،

از كلمات و خطبه هاي پيشواي آزادي درمراحل گوناگوني جنبش استبدادستيز عاشورا، از مبارزه ها و موضع گيري هاي سرشار از شجاعت و دريات امام سجاد عليه السلام از ظهر


عاشورا تا پايان زندگي پر بركت آن حضرت،

از سخنراني هاي شورانگيز و شعور آفرين زينب در مراحل گوناگون همراهي با حسين عليه السلام و نيز پيام رساني اش در كوفه و شام و...

و نيز از سخنان ديگر دختران خداجو و ستم ستيز فاطمه عليها السلام وديگر اسيران آزاده و مجاهدت هاي تحسين بر انگيزه و بي نظير آن ها شكل گرفته است؛ كه اين ها امتيازات بزرگي است.

3- اثر گذاري عميق اين كتاب در دل ها و درانگيزش عواطف و احساسات پاك حسين شناسان و حسين دوستان و كمال جويان و آشنايان با فرهنگ شعور آفرين و شورانگيز عاشورا، كه به نظر مي رسد از معنويت مو اخلاص مرحوم «سيد بن طاووس» نشان دارد.

4- اين كتاب در نظر نويسندگان و پژوهشگران از اعتبار ويژه اي برخوردار است، و اينك قرن هاست كه به عنوان يكي از معتبرترين منابع و اسناد روايي و تاريخي اين رويداد بزرگ شناته شده است.

5- و سرانجام اين كه اعتماد و اطمينان گسترده ي عالمان مذاهب اهل بيت به نويسنده ي پارسا و پرواپيشه ي اين كتاب، مرحوم «سيد بن طاووس» و بزرگداشت مقام پرفراز علمي و فقهي او، و احترام به موقعيت بلند اخلاقي و معنوي و اعتراف به بينش ژرف ديني آن بزرگوار، از قرن هفتم تا كنون، امتياز چهارم اين كتاب است كه آن را در ميان منابع مهم رويداد جانسوز نينوا، برجسته و ممتاز ساخته است. [2] .



پاورقي

[1] «دريغ و درد بر شهيدان کرانه‏هاي فرات»؛ چرا که واژه‏ي «لهوف» جمع «لهف» به مفهوم دريغ و درد آمده است، و واژه‏ي «قتلي» جمع «قتيل» به مفهوم کشته شده و به شهادت رسيده؛ و واژه‏ي «طفوف» جمع «طف» به مفوم ساحل و کرانه يا سرزميني است که پيشواي آزادي و يارانش در آن جا به دست سپاه تاريک انديش و خشونت کيش استبداد به شهادت رسيدند.

پاره‏اي نيز واژه‏ي «لهوف» را، مصدر پنداشته‏اند؛ که در اين صورت مي‏توان «دريغ و اندوه خوردن بر به خون خفتگان کرانه‏هاي فرات» ترجمه کرد.

برخي نام کتاب را «الملهوف علي قتلي لاطفوف» خوانده‏اند که در اين صورت، واژه‏ي «ملهوف» اسم مفعول، به معني اندوه زده و جگر سوخته آمده است.

[2] براي نمونه:

الف)علامه حلي از شاگردان بلند آوازه‏ي اوست در وصف آن مرد با معنويت مي‏نويسد:

مرحوم «سيد بن طاووس» به حق، پارسايي وارسته، توحيدگرايي پاک‏منش، عبادت‏گري سرآمد عصر و زمان خويش، و پروا پيشه‏ي پر اخلاص و داراي کرامات بود. بحار، ج 1، ص 144؛ مستدرک الوسائل ج 3، ص 467، و در کتاب «منهاج الصلاح» در بحث استخاره مي‏نويسد: و کان اعبد من رأينا من اهل زمانه. او در ميان معاصران خويش و هر آن که ما درروزگارش ديديم، از همه خدا پرست‏تر و عابدتر بود.

ب) علامه‏ي مجلسي در وصف او مي‏نويسد: همه‏ي دانشوران و سيره نويسان که پس از آو آمده‏اند، او را به عظمت مقام علمي و پروا، ستوده و به عنوان مردي بزرگوار و صاحب کرامات وصف کرده‏اند. بحار، ج 1، ص 144.

ج) و حديث نگار نامدار، مرحوم نوري، پس از بيان کراماتي براي مرحوم «سيد بن طاوس» او را ازکساني شمرده است که به ديدار قبله‏ي موعود و کعبه‏ي مقصودنايل آمده‏اند. الکني و الالقاب، ج 1، ص 339، ديدار يار، ج 2، ص 167 به قلم مترجم.